
کسبوکارهای خانوادگی با چالشهای متعددی از جمله هماهنگی بین نسلها، نقشهای مدیریتی و پایداری سازمان مواجه هستند. مدل سهدایرهای کسبوکار خانوادگی و چارچوب شرکت خانوادگی دو رویکرد اساسی برای تحلیل و مدیریت این چالشها ارائه میدهند. مدل سهدایرهای بر تعامل میان سه بخش کلیدی – خانواده، مالکیت و کسبوکار – تمرکز دارد، درحالیکه چارچوب شرکت خانوادگی به بررسی گستردهتر فعالیتها و داراییهای خانواده میپردازد. استفاده از این چارچوبها به کسبوکارهای خانوادگی کمک میکند تا ساختاری منسجمتر، پایدارتر و هماهنگتر ایجاد کنند.
این دو مدل مفهومی دیدگاهی ارائه میدهند که از طریق آن یک ناظر میتواند فعالیتها، اعضا، پویاییها، ارتباطات، چالشها، عملکرد و مجموعهای از دیگر ویژگیهای مفید یک سازمان خانوادگی را تجزیه و تحلیل کند.
هر چارچوب روشی روشن برای دستهبندی مشاهدات درباره یک سازمان خانوادگی به مقولههای مجزا ارائه میدهد. این دستهبندی به سازماندهی و شفافسازی تفکر فرد کمک میکند. همچنین هرگونه احساس سردرگمی درباره این سؤال که «از کجا شروع کنم؟» را در زمان تحلیل این موجودیت کاهش میدهد که با توجه به پیچیدگی این سازمانها کاملاً طبیعی است.
دانشجویان و اعضای شرکتهای خانوادگی میگویند که زمان استفاده از این چارچوبها، کسبوکار خانوادگی یا سازمان خانوادگی آنها «اکنون منطقی به نظر میرسد.» این مدلها به کاربر این امکان را میدهند که هم «تصویر کلی» از کل نهاد را مشاهده کند و هم «جزئیات» بخشهای مستقل یا اعضای فردی آن را بررسی نماید- که با توجه به پیچیدگی این سازمانها، کار سادهای نیست.
این دو مدل توسط پروفسور جان اِی. دیویس، یکی از برجستهترین متخصصان حوزه شرکتهای خانوادگی، ثروت خانوادگی، و دفاتر خانوادگی و پیشگام در این زمینه، ایجاد شدهاند. این چارچوبها روشنگر، ساده و قدرتمند هستند و درک سازمانهای خانوادگی را آسانتر میکنند. پیشنهاد میکنیم از این مدلها برای ترسیم سیستم خود یا سیستمی که میشناسید استفاده کنید تا شاهد قدرت اطلاعاتی این مدلها باشید.
چارچوب شماره 1 – مدل سه دایرهای سیستم کسبوکار خانوادگی
«تمام کسبوکارهای خانوادگی را میتوان با استفاده از سه دایره توصیف کرد و هر سیستم کسبوکار خانوادگی را میتوان با این چارچوب بهطور منحصربهفردی درک کرد.»
– جان اِی. دیویس
مدل سهدایرهای سیستم کسبوکار خانوادگی، الگوی اصلی در دنیای کسبوکارهای خانوادگی است. این مدل توسط خانوادهها، رهبران، دانشگاهیان، دانشجویان و مشاوران در سراسر جهان استفاده میشود. این چارچوب در سال 1978 توسط رناتو تاگیوری و جان دیویس در مدرسه کسبوکار هاروارد ایجاد شد و به سرعت به چارچوب اصلی برای سازماندهی و درک کسبوکارهای خانوادگی تبدیل شد و همچنان جایگاه خود را حفظ کرده است.
این چارچوب به زبان ساده، سه گروه وابسته و همپوشانیکننده را که سیستم کسبوکار خانوادگی را تشکیل میدهند، روشن میکند: (1) خانواده، (2) کسبوکار (یا گروه کارکنان) و (3) مالکیت.

توجه: دایره کسبوکار همچنین میتواند بهعنوان جایگزینی برای سایر نهادهای عملیاتی مانند دفتر خانوادگی یا بنیاد خانوادگی استفاده شود.
در ادامه چهار بینشی که میتوان با استفاده از مدل سهدایرهای برای ترسیم و درک سیستم کسبوکار خانوادگی به دست آورد، ارائه شده است:
بینش شماره 1: این یک سیستم است.
مدل سهدایرهای به ما نشان میدهد که کسبوکار خانوادگی تنها یک کسبوکار ساده نیست، بلکه یک سیستم پیچیده و پویاست که از سه بخش اصلی تشکیل شده است: خانواده، کسبوکار، و مالکیت. این سه بخش با یکدیگر تعامل دارند و تغییرات در یکی از آنها میتواند بر دو بخش دیگر تأثیر بگذارد. درک این سیستم به ما کمک میکند تا روابط متقابل و پویاییهای موجود در سازمانهای خانوادگی را بهتر بشناسیم.
به عبارت دیگر، همپوشانی این سه دایره یا گروه نشان می دهد که آنها به هم مرتبط هستند. این ارتباط و وابستگی متقابل بین بخشهای مختلف دلیل آن است که بهطور رسمی آن را یک سیستم کسبوکار خانوادگی مینامیم.
این نامگذاری از اهمیت بالایی برخوردار است. سیستم بودن به این معناست که آنچه در یکی از گروهها (یا دایرهها) رخ میدهد، بر سایرین تأثیر میگذارد. اگر تغییری در یکی از دایرهها ایجاد شود، میتوان انتظار داشت که اثرات آن مانند امواج به دو دایره دیگر سرایت کند. اگر یکی از دایرهها دچار رکود یا تعارض شود، میتواند بر عملکرد دو دایره دیگر و در نهایت کل سیستم کسبوکار خانوادگی تأثیر منفی بگذارد. از سوی دیگر، یک دایرهی پرقدرت و موفق میتواند به تقویت دو دایره دیگر کمک کرده و کل سیستم را مستحکمتر کند. ذات سیستم بودن، پیچیدگی کسبوکار خانوادگی را نسبت به کسبوکارهای غیرخانوادگی افزایش میدهد.
موفقیت بلندمدت سیستمهای کسبوکار خانوادگی به عملکرد و حمایت متقابل هر یک از این گروهها بستگی دارد. به دلیل وابستگی متقابل این سه گروه، سیستم در صورتی که اهداف آنها همسو باشند، بهترین عملکرد را خواهد داشت. کسبوکار، خانواده و گروه مالکیت هرکدام هدف و مقاصد خاص خود را دارند، از جمله برخی اهداف مشترک. بااینحال، هر یک معیارهای متفاوتی برای سنجش موفقیت دارند و انتظارات متفاوتی از اعضای گروه خود در مورد رفتار و عملکردشان دارند. به میزانی که هر گروه در طول زمان از دو گروه دیگر حمایت کند، هر یک از آنها احساس رضایت بیشتری از حضور در این سیستم خواهند داشت و احتمالاً تمایل خواهند داشت که آن را حفظ و تقویت کنند. اما اگر این گروهها با یکدیگر همخوانی نداشته باشند یا در جهتهای مختلف حرکت کنند، سیستم کسبوکار خانوادگی دچار ناهماهنگی شده، بهرهوری آن کاهش مییابد و پایداری آن با چالش مواجه خواهد شد.
بینش شماره 2: هفت گروه ذینفع وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرند.
مدل سهدایرهای نشان میدهد که در یک سیستم کسبوکار خانوادگی، تنها سه گروه اصلی (خانواده، کسبوکار، و مالکیت) وجود ندارند، بلکه ترکیبهای مختلفی از این سه دایره به وجود میآیند که منجر به شکلگیری هفت گروه ذینفع مجزا میشوند. هر یک از این گروهها نقش و منافع متفاوتی دارند که باید در مدیریت و تصمیمگیریهای کسبوکار خانوادگی در نظر گرفته شوند. این مدل نشان میدهد که افراد کلیدی در سیستم کسبوکار خانوادگی در کجا قرار دارند. موقعیت آنها در این سه دایره، نقشهای مختلفی را که بر عهده دارند، مشخص میکند.
یک فرد در سیستم کسبوکار خانوادگی در یکی از هفت بخش ایجادشده توسط همپوشانی این سه دایره قرار میگیرد:
- مالک (سهامدار یا شریک) که فقط مالک است (از جمله ذینفع یک تراست)، در دایره بالایی مالکیت قرار دارد.
- اعضای خانواده در دایره چپ خانواده جای میگیرند.
- کارکنان شرکت در دایره راست کسبوکار قرار دارند.
اگر فردی فقط یکی از این نقشها را داشته باشد، در یکی از این سه دایره قرار میگیرد. اما اگر دو نقش را ایفا کند، در یکی از بخشهای همپوشانی بین دو دایره قرار میگیرد. همچنین، اگر فردی هر سه نقش را داشته باشد (هم عضو خانواده، هم مالک، و هم شاغل در کسبوکار باشد)، در مرکز هر سه دایره قرار میگیرد.

در مدل سهدایرهای، هفت گروه ذینفع (یا ذیحقان) متمایز که با کسبوکار خانوادگی در ارتباط هستند، به شرح زیر هستند:
- اعضای خانواده که در کسبوکار مشغول نیستند، اما از نسل مالکان هستند یا همسر/شریک مالکان محسوب میشوند.
- مالکان خانوادگی که در کسبوکار فعالیت نمیکنند.
- مالکان غیرخانوادگی که در کسبوکار فعالیت نمیکنند.
- مالکان غیرخانوادگی که در کسبوکار فعالیت میکنند.
- کارکنان غیرخانوادگی که در کسبوکار مشغول به کار هستند.
- اعضای خانوادهای که در کسبوکار مشغول به کار هستند، اما مالکیتی ندارند.
- مالکان خانوادگی که در کسبوکار فعالیت میکنند.
برخی افراد تنها یک نقش دارند، مانند یک عضو خانواده یا یک مدیر غیرخانوادگی. اما برخی دیگر ممکن است چندین نقش را ایفا کنند، مانند مالک خانوادگی، کارمند خانوادگی یا عضو هیئتمدیره خانوادگی (که هر دو در دایره کسبوکار قرار میگیرند). جان دیویس توضیح میدهد: «مناطق همپوشانی در مدل نشاندهنده نقشهای چندگانه و احتمال سردرگمی در نقشها هستند که منجر به سؤالاتی مانند این میشود: آیا در این گفتگو، باید به والدینم بهعنوان فرزندشان نزدیک شوم یا بهعنوان شریک تجاریشان؟»
سردرگمی در نقشها زمانی رخ میدهد که فرد از دیدگاه یک نقش خاص عمل میکند، درحالیکه موقعیت ایجاب میکند که از دیدگاه نقشی دیگر برخورد کند. این سردرگمی میتواند باعث تعارض و اختلاف نظر شود.
بینش شماره 3: هر گروه منافع و دیدگاههای مشروع خود را دارد.
هر یک از هفت گروه ذینفع در سیستم کسبوکار خانوادگی، دارای منافع، دیدگاهها و انتظارات مشروع و متفاوتی هستند که از جایگاه آنها در مدل سهدایرهای نشأت میگیرد. برای مثال، اعضای خانواده ممکن است بیشتر به حفظ ارزشهای خانوادگی، میراث و حمایت از یکدیگر اهمیت دهند، در حالی که کسبوکار بر رشد، نوآوری و بهرهوری تمرکز دارد. در همین حال، مالکان به دنبال افزایش ارزش سرمایهگذاری و حفظ پایداری مالی هستند.
این تفاوتهای دیدگاهی طبیعی است و چالش اصلی، مدیریت تعارضات احتمالی میان آنهاست، بهگونهای که تعادل و هماهنگی بین منافع مختلف حفظ شود. زمانی که همه طرفها بپذیرند که هر گروه دارای منافع مشروع است، امکان گفتوگوی سازندهتر، تصمیمگیری بهتر و کاهش درگیریها در کسبوکار خانوادگی فراهم خواهد شد.
مدل سهدایرهای بهطور صریح گروههای ذینفع مختلف در سیستم کسبوکار خانوادگی را شناسایی میکند. هر یک از هفت گروه ذینفع که توسط این مدل تعریف شدهاند، دیدگاهها، اهداف، دغدغهها و پویاییهای خاص خود را دارند. این مدل نشان میدهد که هر گروه در سیستم دارای دیدگاه و منافع مشروع است. برای حفظ پایداری کسبوکار خانوادگی، لازم است که همه گروههای ذینفع مورد احترام قرار گیرند و بهگونهای مناسب در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای شرکت لحاظ شوند. همچنین، لازم است دیدگاههای مختلف تا حد امکان با یکدیگر هماهنگ و همسو شوند تا مسیر آینده کسبوکار خانوادگی پایدار باقی بماند. البته، تمامی افراد یک گروه لزوماً دیدگاه کاملاً مشابهی در همه موارد ندارند، و همین تفاوتهای درونگروهی میتواند خود به منبعی برای تعارض در سیستم کسبوکار خانوادگی تبدیل شود.
یکی از مزایای کلیدی این مدل، بیطرفی آن است. این مدل هیچ گروه یا دیدگاهی را بر دیگری ترجیح نمیدهد، بلکه به خنثیسازی تنشها کمک میکند، زیرا مسائل را شخصی نمیکند. این مدل بهجای آنکه اختلافات را ناشی از تفاوتهای شخصیتی بداند، بر قدرت دیدگاههای متفاوت تأکید دارد. جان دیویس توضیح میدهد: «یکی از مزایای رویکرد سیستمی این است که میزان سرزنش کردن را در خانوادهها کاهش میدهد.» بسیاری از افراد پس از مشاهده موقعیت بستگان خود در مدل سهدایرهای، بهتر تنشهای رابطهای را درک میکنند. برای مثال، شخصی ممکن است بگوید: «برادرم همیشه از من ناراحت است که چرا سود سهام کمی پرداخت میکنیم. من هم همیشه فکر میکردم که او خیلی طمعکار است. اما وقتی موقعیت او را در مدل سهدایرهای دیدم، متوجه شدم که نگرانی او منطقی است. او برخلاف من که در این شرکت کار میکنم و حقوق و مزایا دارم، فقط به سود سهام وابسته است. حالا ما درباره سود سهام بهعنوان مالکان شرکت صحبت میکنیم، نه صرفاً بهعنوان خواهر و برادر.»
بینش شماره 4: سیستم همواره در حال تغییر و حرکت است.
مدل سهدایرهای نشان میدهد که سیستم کسبوکار خانوادگی ایستا نیست، بلکه پویا و در حال تحول است. تغییرات در یکی از بخشها- خواه در خانواده، کسبوکار یا مالکیت- مستقیماً بر بخشهای دیگر تأثیر میگذارد. این تغییرات میتوانند طبیعی و قابل پیشبینی باشند، مانند انتقال نسلها، رشد کسبوکار، یا تغییر ساختار مالکیت. اما گاهی نیز تغییرات ناگهانی و چالشبرانگیز رخ میدهند، مانند درگیریهای خانوادگی، بحرانهای اقتصادی یا تغییرات ناگهانی در رهبری شرکت.
درک این پویایی به خانوادههای مالک کسبوکار کمک میکند تا برای آینده برنامهریزی کنند، ساختارهای منعطف ایجاد کنند و استراتژیهایی را تدوین کنند که بتوانند با تغییرات سازگار شوند. کسبوکارهای خانوادگی که پویایی سیستم را درک میکنند، بهتر میتوانند تحولات را مدیریت کنند و ثبات و پایداری سیستم خود را حفظ نمایند.
مدل سهدایرهای همچنین به ما میآموزد که نیازها و تعاملات بین این سه دایره، و همچنین نیازهای هر گروه ذینفع بهطور مستقل، در طول زمان تکامل مییابند و تغییر میکنند. این سه دایره همواره در حال حرکت هستند و هیچگاه ایستا نیستند.
خانوادهها، کسبوکارها و گروههای مالکیت هرکدام در محیطی متفاوت فعالیت میکنند و دائماً در حال واکنش نشان دادن، تطبیق یافتن و تغییر کردن بر اساس شرایط متغیر هستند. برای مثال، دایره خانواده در اثر ازدواج، طلاق یا تولد نسل جدید تغییر میکند. دایره کسبوکار نیز تحت تأثیر عوامل اقتصادی، تغییرات بازار، قوانین، مقررات و تحولات مصرفکنندگان قرار دارد. از سوی دیگر، دایره مالکیت در طول زمان با انتقال سهام به مالکان جدید، ایجاد تراستها و تغییر در ترکیب شرکا، یا حتی عرضه عمومی سهام تغییر میکند. همانطور که در بخشهای قبلی بیان شد، تغییرات در یکی از این سه گروه بر دو گروه دیگر تأثیر میگذارد، به همین دلیل کل سیستم همواره در حرکت است.
این سه دایره در یک مسیر تکاملی حرکت میکنند و باید نهتنها برای چالشهای فعلی، بلکه برای چالشهای آینده نیز آماده باشند. خوشبختانه، رشد و تغییر هر دایره در طول نسلها تا حد زیادی قابل پیشبینی است. این واقعیت، پایه و اساس شکلگیری مدل سهمرحلهای توسعه سیستم کسبوکار خانوادگی شد، که در کتاب «نسل به نسل: چرخههای زندگی در کسبوکار خانوادگی» به تفصیل شرح داده شده است.

نحوه استفاده از مدل سهدایرهای در کسبوکار خانوادگی
مدل سهدایرهای به کاربران کمک میکند تا سیستم کسبوکار خانوادگی را از دیدگاه سیستمی بررسی کنند. این مدل به آنها امکان میدهد که سیستم را بهصورت جامع و کلنگر درک کنند و برنامههای کاملی برای رفع چالشها و دستیابی به اهداف تدوین نمایند.
شما نیز میتوانید از مدل سهدایرهای برای تحلیل و ترسیم سیستم کسبوکار خانوادگی خود استفاده کنید. برخی راههای بهرهگیری از این مدل عبارتند از:
- شناسایی موقعیت فعلی افراد در مدل و پیشبینی مسیر آینده آنها، که به درک دیدگاه فعلی آنها و نحوه تغییر آن در آینده کمک میکند.
- بررسی اهداف، منافع و اولویتهای هفت گروه ذینفع و شناسایی نقاطی که این اهداف با یکدیگر هماهنگ یا دچار اختلاف هستند.
- تشخیص محل وقوع مسائل یا چالشهای موجود در سیستم کسبوکار خانوادگی.
- بررسی نقاط قوت و ضعف سیستم و درک وابستگی متقابل سه دایره. این کار شامل فهرست کردن نقاط قوت و ضعف هر دایره و تحلیل تأثیرات متقابل آنها بر یکدیگر است. چنین تحلیلی کمک میکند تا مشخص شود که چرا برخی مشکلات به وجود آمدهاند یا چگونه از یک دایره به دایره دیگر گسترش یافتهاند.
- بررسی مسیر تحول هر دایره: اینکه هر دایره چگونه در حال حرکت است، چه تغییراتی در آینده برای هر دایره و کل سیستم پیشبینی میشود، و چه نوع رهبری، استعداد و حاکمیتی برای هدایت این مسیر مورد نیاز است.
- بر اساس این دیدگاه سیستمی، میتوان برنامههای جامع و هماهنگی تدوین کرد تا هر سه دایره در یک مسیر مشترک و همسو حرکت کنند.
همچنین میتوان از مدل سهدایرهای برای پاسخگویی به سؤالات خاص استفاده کرد. برای مثال: چرا دو برادر که مالک کسبوکار خانوادگی هستند، همواره در حال درگیری هستند و چگونه میتوان رابطه آنها را بهبود بخشید؟ ممکن است دلیل این تعارض، تفاوت جایگاه آنها در مدل سهدایرهای و تفاوت منافع و اهدافشان باشد. همچنین، ممکن است سابقه ارتباط آنها بهعنوان خواهر و برادر دارای چالشهایی باشد. علاوه بر این، رقابت بین فرزندان آنها که در کسبوکار خانوادگی مشغول به کار هستند، ممکن است تنشها را تشدید کند.
اگر برای حل این تعارض برنامهای تدوین نشود، بحثهای مهم در سطح مالکیت ممکن است به تعویق بیفتد یا دچار اختلال شود- و در دنیای پرسرعت و رقابتی امروز، هیچ شرکتی نمیتواند کند یا نامصمم عمل کند. برای حل این مشکل، باید تمام عوامل تأثیرگذار بر رابطه این دو برادر در نظر گرفته شود، و مدل سهدایرهای میتواند در شفافسازی این عوامل نقش مؤثری ایفا کند.
در این شرایط، خواهر و برادرها میتوانند از مدل سهدایرهای در کسبوکار خانوادگی استفاده کنند تا سؤالات زیر را از خود بپرسند:
- موقعیت خواهر و برادرها و سایر ذینفعان کلیدی در مدل سهدایرهای کجاست؟
- با توجه به جایگاه آنها در مدل، تفاوتهای آنها در دیدگاهها، اهداف، منافع و اولویتها چیست؟
- چگونه هر یک از خواهر و برادرها تحت تأثیر سایر دایرهها یا ذینفعان سیستم قرار دارند؟
- چه تغییراتی احتمالاً در هر دایره و کل سیستم در آینده نزدیک رخ خواهد داد؟ این تغییرات چگونه میتوانند بر رابطه میان خواهر و برادرها تأثیر بگذارند؟
- برای تصمیمگیریهای آتی، چه اقداماتی باید انجام دهند و چگونه میتوانند برای آن آماده شوند؟
برای مثال، راهکارهای زیر میتوانند به بهبود رابطه آنها کمک کنند:
- تشکیل یک شورای خانوادگی برای نزدیکتر کردن اعضای خانواده و بهبود ارتباطات
- تدوین سیاستهای شفاف برای اشتغال اعضای خانواده در کسبوکار، بهمنظور جلوگیری از تعارضات شغلی
- بررسی نیازهای نسل بعدی برای جلوگیری از تکرار این تنشها در آینده
- تشکیل یک شورای مالکان برای رسیدگی به نیازهای مالکان و کاهش تنشهای مرتبط با مالکیت
- مشاوره روابط خانوادگی برای ترمیم رابطه میان خواهر و برادرها و جلوگیری از تشدید درگیریها
با استفاده از مدل سهدایرهای در کسبوکار خانوادگی، آنها میتوانند رابطه خود را از زاویهای عمیقتر بررسی کرده و راهحلهایی عملی برای مدیریت اختلافات و افزایش هماهنگی در سیستم کسبوکار خانوادگی بیابند.
چارچوب شماره ۲: چارچوب شرکت خانوادگی: درکی فراتر از کسبوکار خانوادگی
“زمانی که خانوادهها نگاه خود را گستردهتر کرده و تمام فعالیتهای مهم در شرکت خانوادگی را – و نه فقط کسبوکار خانوادگی – در نظر بگیرند، میتوانند استراتژیهای جامعتر، هماهنگتر و پایدارتر برای آینده داشته باشند.“
– جان اِی. دیویس
شرکت خانوادگی معمولاً مهمترین دارایی و فعالیت اصلی خانواده محسوب میشود. با این حال، در حالی که این شرکت برای خانواده نقش محوری دارد، تنها یکی از چندین دارایی و فعالیتی است که یک خانواده کارآفرین آن را ارزشمند میداند و میخواهد آن را توسعه داده و به نسلهای بعدی منتقل کند. این شرکت در واقع بخشی از یک سیستم بزرگتر به نام “شرکت خانوادگی” (Family Enterprise) است.
شرکت خانوادگی مجموعهای از فعالیتها و داراییهای معنادار و مشترک خانواده است که نهتنها منافع اقتصادی خانواده را تأمین میکند، بلکه به تعریف هویت، حمایت و پیوند اعضای خانواده نیز کمک میکند. این سیستم معمولاً شامل موارد زیر است:
- کسبوکار اصلی خانوادگی
- سایر کسبوکارهای عملیاتی
- داراییها و سرمایهگذاریهای مالی
- سرمایهگذاریهای ملکی (مانند املاک و مستغلات)
- داراییهای خانوادگی (مانند خانههای خانوادگی یا مجموعههای هنری)
- فعالیتهای خیریه و اجتماعی
- سایر فعالیتهایی که نام، شهرت و هویت خانوادگی را حفظ و منعکس میکنند
بهطور معمول، خانوادهها تمایل دارند این داراییها و فعالیتهای ارزشمند را به نسلهای آینده منتقل کنند. درک این عناصر بهعنوان یک مجموعه منسجم با هدفی مشترک، مسیری مشخص و ارزشهایی پایدار، به حفظ و توسعه پایدار شرکت خانوادگی کمک میکند.

پروفسور جان دیویس مفهوم گستردهتر “شرکت خانوادگی” را توسعه داد تا طیف وسیعی از فعالیتهایی را که خانوادهها در آن مشارکت دارند و آنها را تعریف میکنند، دربرگیرد. چارچوب شرکت خانوادگی به خانوادهها کمک میکند تا دیدگاهی جامعتر نسبت به تجربهها و منافع خود داشته باشند. زمانی که خانوادهها نگاه خود را گستردهتر کنند و تمام فعالیتها و داراییهای مهم شرکت خانوادگی را در نظر بگیرند، این رویکرد به تدوین راهبردهای جامعتر و هماهنگتر و همچنین حفظ تداوم بلندمدت منافع خانواده کمک میکند.
در ادامه، چهار بینش کلیدی که با استفاده از چارچوب شرکت خانوادگی میتوان به دست آورد، ارائه شده است.
بینش شماره ۱: هر خانواده کارآفرین، شرکتی گستردهتر از کسبوکار خانوادگی خود دارد.
بیشتر خانوادههای کارآفرین بهشدت درگیر مالکیت و مدیریت شرکت خانوادگی خود هستند. کسبوکار خانوادگی اغلب در مرکز توجه قرار دارد- در گردهماییهای خانوادگی، گفتگوهای روزمره، مسیرهای شغلی بسیاری از اعضای خانواده، جایگاه اجتماعی خانواده، منبع اصلی ثروت، و بخشی از تاریخ و هویت خانوادگی. این موضوع میتواند این تصور را ایجاد کند که هیچ فعالیت دیگری برای آنها بهاندازه کسبوکار خانوادگی اهمیت ندارد.
اما واقعیت این است که خانوادهها معمولاً منافع مهم دیگری نیز دارند. با گذشت زمان، خانوادههای کارآفرین تمایل دارند داراییها و فعالیتهایی فراتر از کسبوکار خانوادگی جمعآوری کنند. آنها شرکتهای جدیدی را ایجاد، خریداری و توسعه میدهند، در سرمایهگذاریهای مختلف مشارکت میکنند، به امور خیریه، فعالیتهای اجتماعی و سنتهای خانوادگی میپردازند. این داراییها و فعالیتها معمولاً بهطور فرصتطلبانه و بر اساس علاقه اعضای خانواده، روابط شخصی، شم اقتصادی، زمانبندی مناسب یا تلاش مداوم شکل میگیرند. در برخی موارد، شرکت خانوادگی به یک مجموعه گسترده و پیچیده از داراییها و فعالیتها تبدیل میشود که ممکن است توضیح و توجیه منطقی آن دشوار باشد. در موارد دیگر، ممکن است شرکت خانوادگی همچنان ساده و متمرکز باقی بماند. در هر صورت، این داراییها و فعالیتهای مشترک، نقطه اتکای خانواده هستند و باعث میشوند اعضای آن در کنار هم و حول محور یک هدف مشترک حرکت کنند.
سرمایهگذاری و توسعه داراییهای معنادار فراتر از کسبوکار خانوادگی، اقدامی هوشمندانه است. با گذشت نسلها، معمولاً درصد کمتری از اعضای خانواده در کسبوکار خانوادگی مشغول به کار میشوند، در حالی که همزمان مالکیت نیز میان اعضای بیشتری تقسیم شده و سهم هر فرد کاهش مییابد. این عوامل (و سایر متغیرها) میتوانند باعث کاهش ارتباط عاطفی و عملی اعضای خانواده با شرکت شوند. نباید تنها نقطه اتصال اعضای خانواده، کسبوکار خانوادگی باشد. خانوادهها باید فرصتهایی ایجاد کنند که اعضا بتوانند در آنها نقش ایفا کنند، دیده شوند، مشارکت داشته باشند و از مزایای مالی بهرهمند شوند.
جان دیویس میگوید: «من هرگز ندیدهام که یک خانواده کارآفرین بتواند نسلها موفق بماند، بدون آنکه یک شرکت خانوادگی قوی داشته باشد که شامل فعالیتهایی خارج از کسبوکار خانوادگی باشد تا اعضای خانواده را متحد، متصل، هدفمند و همسو نگه دارد.»
هر خانواده کارآفرین، شرکتی فراتر از کسبوکار خانوادگی خود دارد. شرکت خانوادگی شما چیست؟ چگونه در طول زمان شکل گرفته است؟ آیا این داراییها و فعالیتها بهصورت فرصتطلبانه جمعآوری شدهاند یا با برنامهریزی و هدفگذاری مشخصی ایجاد شدهاند؟
بینش شماره ۲: هدف خانواده شما فراتر از کسبوکار خانوادگی است.
هنگامی که خانوادهها شرکت خانوادگی خود را تعریف میکنند، به این درک میرسند که مأموریت خانوادگی آنها تنها به کسبوکار خانوادگی محدود نمیشود. خانوادههای موفق با رویکردی راهبردی به آینده خود فکر میکنند و یکی از مهمترین اقدامات آنها، تعیین مأموریت (یا هدف) شفاف و انگیزهبخش برای خانواده است. این مأموریت به سؤالات اساسی زیر پاسخ میدهد:
- خانواده ما قصد دارد چه چیزی را با هم بسازد؟
- ما بهعنوان یک خانواده، در اصل به دنبال چه هدفی هستیم؟
- چه چیزی ما را به ماندن در کنار هم و ادامه مسیر مشترک تشویق میکند؟
در نسلهای ابتدایی، خانوادهها معمولاً این سؤالات را با پاسخهایی متمرکز بر کسبوکار جواب میدهند، مانند: «ما میخواهیم یک کسبوکار موفق بسازیم.»، «میخواهیم در صنعت خود پیشرو باشیم.»، «میخواهیم در تولید محصولات باکیفیت در منطقه خود شناخته شویم.» اما با گذشت زمان، خانوادهها متوجه میشوند که هدف آنها فراتر از داشتن یک کسبوکار موفق است. بسیاری از خانوادهها بلندپروازیهایی دارند که شامل اتحاد خانوادگی در کنار تأثیرگذاری بر جهان است، مانند: «حمایت از جوامع خاص، بهبود وضعیت اجتماعی، پیشبرد جنبشهای مهم، حفظ محیط زیست یا تأمین منابع برای جمعیتهای نیازمند.» در نسلهای بعدی، این اهداف برای حفظ یکپارچگی خانواده حیاتی میشود، زیرا تعداد کمتری از اعضای خانواده در کسبوکار خانوادگی مشغول خواهند بود.
هدف یک خانواده این است که شرکت خانوادگی خود را بهگونهای طراحی، سازماندهی و مدیریت کند که کل مجموعه، اثربخش باشد و اهداف خانواده را برآورده کند. این هدف باید بر اساس اصول اساسی خانواده شکل بگیرد: مأموریت، چشمانداز و ارزشها (که در مرکز نمودار شرکت خانوادگی قرار دارند). این عناصر، اساس موفقیت شرکت خانوادگی را تشکیل میدهند. داراییها و فعالیتهای خانواده باید بهگونهای انتخاب و هماهنگ شوند که مأموریت و چشمانداز خانواده را دنبال کرده و نشاندهنده ارزشهای اصلی آن باشند.
جان دیویس میگوید: «موفقیت خانوادگی، در هر نسل، به این معناست که خانواده در مسیر دستیابی به مأموریت خود پیشرفت کند و بر اساس ارزشهایش زندگی نماید.»
هدف خانواده شما، اکنون یا بهزودی، گستردهتر از کسبوکار خانوادگیتان خواهد شد. مأموریت خانواده شما چیست؟ شما بهعنوان یک خانواده، در اصل به دنبال چه هدفی هستید؟
بینش شماره ۳: شرکت خانوادگی باید بهطور هدفمند طراحی شود تا اهداف خانواده را برآورده کند– و در صورت نیاز تغییر یابد.
طراحی یک شرکت خانوادگی شامل انتخاب داراییها و فعالیتهایی است که خانواده به آنها افتخار کند، از طریق آنها به اهداف مهم خود دست یابد و اعضای خانواده را درگیر کند. خانوادهها آزادی زیادی در تعریف داراییها و فعالیتهای خود در هر نسل دارند. جان دیویس میگوید:
“من خانوادهای را تحسین میکنم که فعالیتهای خود را تغییر داده و داراییهایش را توسعه میدهد تا بهتر مأموریت خانوادگیاش را دنبال کند. اما حتی بیشتر از آن، خانوادهای را تحسین میکنم که مأموریت و فعالیتهای خود را بازنگری کرده تا بیش از آنچه قبلاً تصور میکرد، به دست آورد. فرآیند ترسیم چشمانداز و معماری شرکت خانوادگی، همان برنامهریزی استراتژیک خانوادگی است؛ مانند نقشه راهی برای رهبران خانواده.“
هیچ شرکت خانوادگی ایستا نیست. با گذشت زمان، این شرکت باید تکامل یابد تا منعکسکننده علایق متغیر خانواده یا پویاییهای در حال تغییر صنعت باشد. بهطور دورهای، برخی از فعالیتها یا داراییها ممکن است افزوده (خریداری) یا حذف (فروخته) شوند تا متناسب با اهداف، نیازها و علایق در حال تغییر خانواده باشند.
شرکت خانوادگی شما یک سیستم “زنده” است که باید هر از چند گاهی بهروز شود، بهویژه زمانی که انتقال بین نسلها نزدیک است. بسیار مهم است که نسل بعدی، اشتیاق و انگیزه لازم را برای مالکیت و هدایت یک شرکت خانوادگی که بازتابی از هویت آنها باشد، داشته باشد. نظرسنجی از اعضای خانواده در فواصل زمانی معین، به درک ارتباط آنها با شرکت خانوادگی فعلی و سنجش تغییرات در علایق و اهدافشان کمک میکند.
در نهایت، برای موفقیت شرکت خانوادگی، باید خانوادهای پشت آن باشد که به آن علاقهمند باشد، انگیزه داشته باشد و تمایل به مشارکت در آن را احساس کند- در غیر این صورت، این سیستم از انرژی و پویایی خالی خواهد شد.
هر چند وقت یکبار خانواده شما شرکت خانوادگی را بازنگری و طراحی مجدد میکند؟ آیا نسل بعدی را در این گفتگوها مشارکت میدهید؟ آیا میدانید که خانواده شما تا چه حد به شرکت خانوادگی فعلی علاقهمند است و چه تغییراتی باید ایجاد شود تا این اشتیاق و انگیزه حفظ شود؟
بینش شماره ۴: نقشهای متعددی برای حفظ عملکرد کل شرکت خانوادگی مورد نیاز است.
هر یک از فعالیتها و داراییهای شرکت خانوادگی باید بهخوبی مدیریت، مالکیت، برنامهریزی و هماهنگ شوند تا این سیستم در مسیر موفقیت باقی بماند. هنگامی که به شرکت خانوادگی بهعنوان یک کل واحد نگاه کنیم، مشخص میشود که برای موفقیت و پایداری آن در نسلهای آینده، به یک تیم متشکل از افراد در موقعیتهای مختلف مدیریتی، مالکیتی و نظارتی نیاز است. هر یک از داراییها و فعالیتهای مهم باید بهدرستی هدایت، تحت مالکیت و با حاکمیت مناسب اداره شوند تا همچنان در مسیر موفقیت باقی بمانند.
چه نقشهایی برای حفظ شرکت خانوادگی شما و جذب و مشارکت نسل بعدی مورد نیاز است؟ آیا شرکت خانوادگی شما بستری را برای اعضای خانواده فراهم میکند تا بتوانند استعدادها و زمان خود را در آن به کار بگیرند؟
علاوه بر این، تمام داراییها و فعالیتهای مهم خانواده باید بهطور منظم و راهبردی برنامهریزی شوند- نه فقط کسبوکار خانوادگی. اجرای یک فرآیند سالانه برای برنامهریزی استراتژیک در مورد این داراییها و فعالیتها، اقدامی مفید است.
هماهنگی میان بخشهای مختلف شرکت خانوادگی نیز ضروری است، زیرا بروز مشکل در یک بخش میتواند به سایر بخشها نیز سرایت کند. برای مثال، ممکن است اختلافی ساده بر سر استفاده از ویلای خانوادگی به وجود بیاید، اما در صورت حلنشدن، این تنش ممکن است به جلسات کسبوکار یا بحثهای خیریه نیز کشیده شود و فضای همکاری را تحت تأثیر قرار دهد. داشتن قوانین منصفانه و مشخص برای استفاده از اموال خانوادگی (مانند ویلا) میتواند به همان اندازه که قوانین شفاف برای اشتغال اعضای خانواده در کسبوکار مفید است، مهم باشد.
اگر شرکت خانوادگی بسیار پیچیده نباشد و خانواده بزرگ نباشد، هماهنگی میان بخشهای مختلف آن میتواند بهصورت غیررسمی انجام شود (مانند جلسات دورهای و بررسی منافع مشترک). اما با رشد شرکت خانوادگی و افزایش تعداد اعضای خانواده، این سیستم پیچیدهتر میشود و نیاز به هماهنگی ساختاریافتهتر پیدا میکند. در این صورت، لازم است که نحوه هماهنگی فعالیتها بهدقت بررسی شود و چارچوبهای حاکمیتی مناسبی برای دستیابی به اهداف خانواده و حفظ حمایت اعضای خانواده از موفقیت شرکت تدوین شود.
بهعنوان مثال، توسعه و بهرهبرداری از استعدادهای خانوادگی برای هدایت بخشهای مختلف شرکت خانوادگی باید بهصورت متمرکز توسط خانواده مدیریت شود- که معمولاً از طریق شورای خانواده (Family Council) انجام میشود.
نحوه استفاده از چهارچوب شرکت خانوادگی
چارچوب شرکت خانوادگی به خانوادهها کمک میکند تا نگاهی جامع به کل داراییها و فعالیتهای معنادار خود داشته باشند. این چارچوب به آنها اجازه میدهد تا میزان اثربخشی شرکت خانوادگی را ارزیابی کنند و بسنجند که تا چه حد این سیستم، خانواده را در مسیر ایجاد ارزش مشترک، متحد و همسو نگه میدارد و در آینده نیز این نقش را ادامه خواهد داد. همچنین، این چارچوب امکان برنامهریزی استراتژیک هماهنگ برای کل شرکت خانوادگی را فراهم میکند.
از شما دعوت میشود تا از چارچوب شرکت خانوادگی برای ترسیم و برنامهریزی آینده شرکت خانوادگی خود استفاده کنید. در ادامه چند روش کاربردی برای استفاده از این چارچوب آورده شده است:
🔹 وضعیت فعلی شرکت خانوادگی خود را ارزیابی کنید.
ساختار شرکت خانوادگی را ترسیم کنید و هر بخش (یا “گلبرگ” در مدل تصویری) را با نام داراییها و فعالیتهای مشترک مهم برای خانواده برچسبگذاری کنید.
🔹 اثربخشی هر فعالیت یا گروه دارایی را بسنجید.
- آیا این مدل شرکت خانوادگی، در حال حاضر برای خانواده شما مناسب است؟
- تا چه میزان اعضای خانواده با این مجموعه داراییها و فعالیتها ارتباط دارند؟
- آیا این مجموعه از داراییها و فعالیتها به خانواده در دستیابی به مأموریت (یا هدف) خود کمک میکند؟
- آیا این مدل در آینده نیز برای خانواده شما مناسب خواهد بود؟
- چقدر نسل بعدی برای توسعه و ادامه این مجموعه از داراییها و فعالیتها انگیزه دارد؟
🔹 نحوه تصمیمگیری در هر بخش را مشخص کنید.
- تصمیمگیریها چقدر کارآمد و مؤثر هستند؟
- تصمیمگیریها و برنامهریزی در کل شرکت خانوادگی چقدر هماهنگ انجام میشود؟
🔹 نقشهای کلیدی برای هدایت، مالکیت و نظارت بر هر گروه دارایی و فعالیت را تعریف کنید.
- آیا اعضای خانواده برای پذیرش این نقشها در حال رشد و توسعه هستند؟
- آیا نقاط ضعفی در استعدادهای خانوادگی وجود دارد که نیاز به جذب استعدادهای خارج از خانواده باشد؟
🔹 برنامههای جامع و هماهنگ برای هر بخش شرکت خانوادگی تدوین کنید تا تمامی بخشها در یک مسیر مشترک حرکت کنند.
با این دیدگاه سیستمی، میتوانید شرکت خانوادگی خود را بهگونهای هدایت کنید که نهتنها برای نسل فعلی، بلکه برای نسلهای آینده نیز پایدار، معنادار و ارزشآفرین باشد.
سخن آخر
مقاله مورد نظر به بررسی دو چارچوب اساسی برای درک سازمانهای خانوادگی میپردازد: مدل سهدایرهای سیستم کسبوکار خانوادگی و چارچوب شرکت خانوادگی. مدل سهدایرهای، تعاملات و همپوشانیهای بین خانواده، مالکیت و کسبوکار را تحلیل میکند و نشان میدهد که چگونه این سه حوزه با یکدیگر در ارتباط هستند. این مدل به شناسایی نقشها و منافع مختلف اعضای خانواده در هر یک از این حوزهها کمک میکند و اهمیت تراز کردن اهداف آنها را برای موفقیت بلندمدت سیستم کسبوکار خانوادگی برجسته میسازد.
چارچوب شرکت خانوادگی نگاهی جامعتر به تمام داراییها و فعالیتهای مشترک خانواده دارد و به خانوادهها کمک میکند تا استراتژیهای هماهنگ و مؤثری برای کل شرکت خانوادگی خود توسعه دهند. این چارچوب به ارزیابی اثربخشی هر یک از داراییها و فعالیتها، تعیین نقشهای کلیدی برای هدایت و نظارت، و برنامهریزی برای آینده شرکت خانوادگی کمک میکند.
برای بهرهگیری کامل از این چارچوبها و اطمینان از موفقیت و پایداری شرکت خانوادگی خود، توصیه میشود از خدمات تخصصی گروه کسبوکار ناربن استفاده کنید. این گروه با ارائه مشاورههای حرفهای، به خانوادههای کارآفرین در توسعه استراتژیها و ساختارهای مؤثر برای مدیریت داراییها و فعالیتهای مشترک کمک میکند.