مدیریت تغییر

مدیریت تغییر نیازمند نگرش تغییر است

مدیریت تغییر نیاز به نگرش تغییر دارد

هر سازمانی، صرف‌نظر از اندازه‌اش، به نوعی با چالش‌های تغییر مواجه است. شرکت‌های متوسط نیز از این قاعده مستثنی نیستند، اما اندازه آن‌ها یک مزیت رقابتی به شمار می‌آید. برخلاف شرکت‌های کوچک که منابع محدودی دارند، یا شرکت‌های بزرگ که گرفتار بوروکراسی و هنجارهای سنتی نظیر «همیشه این‌گونه انجام می‌دهیم» هستند، شرکت‌های متوسط در موقعیتی ایده‌آل برای بازاندیشی در نحوه مواجهه با تغییر و عدم‌قطعیت قرار دارند.

توسعه و تقویت نگرش تغییر در تیم شما باید در اولویت باشد. بحث‌های تیمی درباره نگرش افراد نسبت به تغییر می‌تواند قابلیت‌های قدرتمند و پنهان را آشکار کرده و مسیرهای جدیدی برای تحرک داخلی ایجاد کند. این مقاله به بررسی نحوه ادغام «نگاشت سناریو» در فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک می‌پردازد تا ظرفیت تحمل تغییر (Flux Capacity) را افزایش داده و به خلق آینده‌هایی که مدنظر دارید کمک کند.

خود را به‌عنوان مدیرعامل یک شرکت متوسط در سال ۲۰۱۹ تصور کنید که یک گوی کریستالی دارد و می‌داند که یک همه‌گیری جهانی ظرف چند ماه آینده دنیا را زیر و رو خواهد کرد. با داشتن این آگاهی، چه اقدامات متفاوتی را برای کسب‌وکار خود انجام می‌دادید؟

یا تصور کنید که در سال ۲۰۱۵ رهبر منابع انسانی یک سازمان کوچک و در حال رشد بودید. در آن زمان، درباره روندی به نام «دورکاری» شنیده بودید و می‌خواستید آن را در سازمان پیاده کنید، اما تیم مدیریتی از این ایده حمایت نمی‌کرد. با این حال، شما یک گوی کریستالی داشتید که آینده را به شما نشان می‌داد. چگونه می‌توانستید آن‌ها را متقاعد کنید که نظرشان را تغییر دهند؟

با نگاهی به گذشته، این‌ها به نظر سؤالات فوق‌العاده‌ای هستند که ای کاش زودتر به آن‌ها پرداخته می‌شد. اکنون در سال 2025 هستیم و بیش از هر زمان دیگری، ناشناخته‌های فراوانی توجه، رهبری و خرد شما را می‌طلبند. مطمئناً می‌خواهید تصمیمات درستی بگیرید، اما کاملاً مطمئن نیستید که هفته آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، چه برسد به سال‌ها یا دهه‌های آینده.

در این فضای عدم‌قطعیت، رهبران و شرکت‌ها در سراسر جهان با سؤالات مشابهی مواجه هستند:‌ در برابر تغییر چه باید کرد؟ چگونه می‌توان عدم‌قطعیت را مدیریت کرد، ریسک‌ها را کاهش داد و از آینده هراسی نداشت؟

سازمان‌ها اغلب با این سؤالات مواجه می‌شوند. بارها و بارها، مجموعه‌ای مشابه از چالش‌ها نمایان می‌شود: با آن‌که دوست داریم درباره «مدیریت» تغییر و عدم‌قطعیت صحبت کنیم، اما مهارت  چندانی در «همزیستی» با این مسائل نداریم. رابطه ما مملو از چالش‌های مواجهه با عدم‌قطعیت است؛ ما تحمل ندانستن را نداریم و این امر توانایی ما را برای حضور مؤثر، یافتن راه‌حل‌های جدید و پیشرفت محدود می‌کند.

با این وجود، با گسترش تمرکز از مدیریت تغییر به نگرش تغییر و استفاده از ابزاری ساده برای بازنگری در نحوه مواجهه با آینده، می‌توان آمادگی بهتری برای هر آنچه در پیش است داشت. علاوه بر این، شرکت‌های متوسط، به دلیل اندازه و چابکی‌شان، به‌ویژه در موقعیتی مناسب برای مهار و بهره‌گیری از این پویایی‌ها قرار دارند.

از مدیریت تغییر به نگرش تغییر

مفهوم مدیریت تغییر به اوایل قرن بیستم بازمی‌گردد و ریشه در مطالعه رفتار انسانی و سازمانی دارد. با گذشت زمان، مدیریت تغییر – که از لحاظ تاریخی تحت تسلط مردان بوده است – تکامل یافته و به مجموعه‌ای از فرآیندها، سیستم‌ها و صفحات گسترده تبدیل شد که به انسان‌ها این احساس را می‌داد که همه چیز تحت کنترل است، حتی زمانی که این کنترل شامل نیروها و عواملی می‌شد که خارج از اختیار هر فردی بود. همه‌گیری کووید-۱۹ نقاط ضعف این رویکرد را آشکار کرد و نشان داد که تغییر، فراتر از سلول‌های یک فایل اکسل یا مراحل یک چارچوب مدیریتی است.

در آینده، بهبودهای متعددی برای بازطراحی طیف گسترده‌ای از سیستم‌ها موردنیاز است تا بتوان آن‌ها را با دنیای واقعی، آن‌گونه که هست، همسو، هماهنگ و سازگار کرد—نه با جهانی خیالی که در آن انسان همه‌چیز را تحت کنترل دارد.

مشکل در هیچ فرآیند یا چارچوب خاصی نیست، بلکه در مواردی است که از سوی این ابزارهای مدیریتی نادیده گرفته می‌شوند —به‌ویژه احساس ما نسبت به تغییر یا ناشناخته‌ها و اینکه آیا توانایی ذهنی لازم برای مواجهه با عدم‌قطعیت را در خود پرورش داده‌ایم یا نه.

توانایی ما برای مدیریت تغییر، مستقیماً به توانایی مدیریت خودمان بستگی دارد؛ مانند مدیریت ترس‌ها و اضطراب‌هایمان. این عوامل، هم در کسب‌وکار و هم در زندگی، نقش کلیدی دارند. اثرات مخرب ترس بر فرآیند تصمیم‌گیری به‌خوبی مستند شده است. با این حال، مدیریت تغییر سنتی معمولاً این موضوع را نادیده می‌گیرد یا به آن انگ می‌زند، و در نتیجه، استراتژی‌ها، سرمایه‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌های کلیدی تحت تأثیر قرار می‌گیرند.

تمرین فکری سریع درخصوص نگرش تغییر

به یکی از چالش‌های مرتبط با تغییر که در حال حاضر با آن مواجه هستید فکر کنید:

  • شاید دغدغه شما حفظ فرهنگ سازمانی و وفاداری کارکنان در دنیای کار ترکیبی (حضوری-دورکاری) باشد.
  • شاید در تلاش هستید تا برای اختلالات ناشی از تغییرات اقلیمی آماده شوید.
  • یا شاید در حال راه‌اندازی یک پروژه جدید یا مدیریت فرآیند جانشینی رهبری در سازمان هستید.

حالا، به‌جای اینکه مستقیماً بپرسید «باید چه کار کنم؟»، از خود بپرسید:

  • آیا با امید به این تغییر نگاه می‌کنم یا با ترس؟
  • چه چیزی مرا به این سمت سوق می‌دهد؟
  • نگرش من نسبت به این تغییر چگونه است؟ آیا نگرش من با اعضای تیم یا کارکنانم متفاوت است؟

بسیاری از اوقات، تنش‌ها و موانع در مسیر تغییر صرفاً به این دلیل ایجاد می‌شوند که این مسائل را با دیگران در میان نگذاشته‌ایم. اما زمانی که این گفت‌وگوها را انجام دهیم، نه‌تنها شناخت بهتری از یکدیگر پیدا می‌کنیم و فرهنگ تیمی را تقویت می‌کنیم، بلکه کیفیت تصمیم‌گیری‌ها نیز به طرز چشمگیری بهبود می‌یابد.

نگرش تغییر، مدیریت تغییر را هدایت می‌کندنه برعکس.

از «چیست» به «چه می‌شود اگر؟»

جستجوی قطعیت و یافتن «تنها» پاسخ درست، اغلب ما را از دیدن طیف گسترده‌ای از راه‌حل‌های ممکن محروم می‌کند. آیا فوق‌العاده نبود اگر می‌توانستیم این محدودیت‌ها را کنار بگذاریم و آنچه را که از نظرمان پنهان مانده، ببینیم؟

در همین راستا، یکی از موانع رایج در کسب‌وکارها، تمرکز بیش از حد بر پیش‌بینی «آینده» است. اما چرا این کار یک اشتباه است؟ زیرا تنها یک آینده وجود ندارد. آینده‌های احتمالی متعددی وجود دارد که هر فرد، آگاهانه یا ناخودآگاه، در حال ساختن آن‌هاست. در هر لحظه، سناریوهای گوناگونی می‌توانند محقق شوند، و نکته پیچیده‌تر این است که هنگامی که یکی از این آینده‌ها به وقوع می‌پیوندد، دیگر آینده نیست؛ بلکه به زمان حال تبدیل شده است.

راه‌حل چیست؟ کلید حل این معما، تغییر نگرش از پیش‌بینی آینده به آماده‌سازی برای آینده‌های مختلف است. یکی از بهترین روش‌ها برای تقویت این مهارت، برنامه‌ریزی سناریو (یا نگاشت سناریو) است. این ابزار ساده اما قدرتمند به تیم‌ها و سازمان‌ها کمک می‌کند تا به جای تمرکز بر «چیست»، به «چه می‌شود اگر؟» فکر کنند.

نحوه ترسیم سناریو

نقشه‌های سناریویی معمولاً با دو محور X و Y ترسیم می‌شوند که هر یک نمایانگر دو متغیر کلیدی عدم‌قطعیت هستند.

🔹 مثال: فرض کنید نگران تأثیر اتوماسیون بر فرهنگ سازمانی هستید.

  • محور X می‌تواند اتوماسیون باشد (در طیفی از اتوماسیونی که جایگزین نیروی انسانی می‌شود تا اتوماسیونی که مکمل و تقویت‌کننده نیروی انسانی است).
  • محور Y می‌تواند فرهنگ سازمانی باشد (در طیفی از فرهنگ ضعیف، مسموم و بی‌اعتماد تا فرهنگ همسو، فراگیر و با سطح اعتماد بالا).

پس از ترسیم این محورها، چهار ربع (چهار سناریو) شکل می‌گیرد که می‌توان آن‌ها را با مشارکت تیم تکمیل کرد. این روش، بینش عمیق‌تری نسبت به مسیرهای ممکن آینده و آمادگی بهتر برای مواجهه با تغییرات ایجاد می‌کند. در هر ربع این ماتریس، می‌توان سناریوهای بالقوه‌ای را اضافه کرد که نشان‌دهنده تعامل میان سطح اتوماسیون و کیفیت فرهنگ سازمانی است.

نمونه‌ای از برنامه‌ریزی سناریو
نمونه‌ای از برنامه‌ریزی سناریو

نکته اصلی این نیست که هر یک از این سناریوها نمایانگر «آینده قطعی» باشد؛ بلکه ترسیم سناریو به شما کمک می‌کند تا طیف وسیعی از آینده‌های ممکن را تصور کرده و درباره آن‌ها تأمل کنید و بر اساس آن آماده شوید. این روش، یکی از عناصر کلیدی در پرورش تفکر آینده‌نگرانه و تقویت نگرش تغییر (Change Mindset) است. با توسعه این مهارت، سازمان‌ها می‌توانند با انعطاف‌پذیری بیشتری به تغییرات پاسخ دهند و از فرصت‌های نوظهور بهره ببرند.

شرکت‌های متوسط: نقطه طلایی تغییر

هر سازمانی، صرف‌نظر از اندازه‌اش، به نوعی با چالش‌های تغییر مواجه است. شرکت‌های متوسط نیز از این قاعده مستثنا نیستند، اما اندازه آن‌ها یک مزیت رقابتی منحصر‌به‌فرد ایجاد می‌کند. برخلاف شرکت‌های کوچک که با محدودیت منابع دست‌وپنجه نرم می‌کنند، یا شرکت‌های بزرگ که گرفتار بوروکراسی و هنجارهای سنتی مانند «ما همیشه این‌طور کار می‌کنیم» هستند، شرکت‌های متوسط در موقعیتی ایده‌آل برای بازاندیشی در نحوه مواجهه با تغییر و عدم‌قطعیت قرار دارند.

تقویت نگرش تغییر در تیم: یک ضرورت، نه یک چالش پیچیده

توسعه و تقویت نگرش تغییر (Change Mindset) در تیم نه کاری دشوار است و نه کلیشه‌ای. گفت‌وگوهای تیمی درباره نگرش افراد نسبت به تغییر می‌تواند توانمندی‌های پنهان را آشکار کرده و مسیرهای جدیدی برای پیشرفت داخلی فراهم کند.

یکی از روش‌های مؤثر، ادغام ترسیم سناریو در فرایند برنامه‌ریزی راهبردی است. این رویکرد، طیف وسیعی از استعدادهای سازمان را درگیر می‌کند، بدون اینکه فرآیند بیش از حد پیچیده یا دشوار شود.

با اتخاذ این گام‌ها، سازمان می‌تواند ظرفیت سازگاری خود با تغییرات (Flux Capacity) را افزایش دهد و آمادگی بیشتری برای موفقیت در آینده داشته باشد.

HBR.org

5/5 - (3 امتیاز)

نویسنده

عطیه بورونی

دانش آموخته مقطع دکتری در رشته مهندسی صنایع گرایش تجزیه و تحلیل سیستم‌ها با بیش از 20 عنوان مقاله در نشریات علمی و بین المللی در حوزه‌های مدیریت منابع انسانی، مدیریت دانش، مدیریت پروژه و بازاریابی

نظر دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

راهنمای محصولات ناربن در حوزه جوایز تعالی و کیفیت

عنوان جایزه | مدل

اظهارنامه | مستندات

پرسشنامه خودارزیابی

ابزار تحلیل پرسشنامه

پروژه‌های بهبود

📌 جایزه ملی کیفیت ایران

برگزارکننده: سازمان ملی استاندارد
مدل: کیفیت جهان اسلام

اظهارنامه آماده سطح اهتمام
اظهارنامه سطح اشتهار/ تندیس

📌 جایزه ملی تعالی و پیشرفت

برگزارکننده: مرکز ملی تعالی و پیشرفت
مدل: تعالی EFQM 2013

اظهارنامه سطح گواهی تعهد
اظهارنامه سطح تقدیرنامه/ تندیس