تعالی سازمانی

آشنایی با منطق رادار در مدل‌های تعالی سازمانی

منطق رادار در مدل‌های تعالی سازمانی

منطق رادار یک رویکرد تحلیلی و تصمیم‌گیری است که به منظور ارزیابی و بهبود عملکرد سازمان‌ها در راستای دستیابی به اهداف و مقاصد استراتژیک آن‌ها توسعه یافته است. این منطق با استفاده از ابزارهای تحلیلی و شاخص‌های کلیدی عملکرد، به شناسایی نقاط قوت و ضعف سازمان کمک می‌کند و امکان نظارت مستمر بر پیشرفت و اجرای استراتژی‌ها را فراهم می‌آورد. به عبارت دیگر، منطق رادار به مدیران این امکان را می‌دهد تا با تجزیه و تحلیل داده‌ها، تصمیمات آگاهانه‌تری اتخاذ کرده و بر اساس نتایج حاصل از این تحلیل‌ها، تغییرات لازم را در برنامه‌ها و فرآیندهای سازمانی اعمال کنند.

نقش منطق رادار در مدل‌های تعالی، به ویژه در زمینه‌هایی نظیر مدل EFQM، بسیار حائز اهمیت است. این منطق به عنوان یک چارچوب استراتژیک عمل می‌کند که به سازمان‌ها کمک می‌کند تا نقاط قوت و فرصت‌های بهبود خود را شناسایی کرده و با پیاده‌سازی فرآیندهای بهینه، به تعالی و کیفیت در ارائه خدمات و محصولات دست یابند. همچنین، منطق رادار به سازمان‌ها این امکان را می‌دهد که به صورت نظام‌مند و متوازن به ارزیابی عملکرد خود بپردازند و با ایجاد بازخورد مستمر، به بهبود مستمر و نوآوری در فرآیندها و خدمات خود ادامه دهند.

فهرست مطالب

عناصر تشکیل دهنده منطق رادار

منطق رادار یکی از ابزارهای کلیدی و حیاتی در مدل تعالی سازمانی EFQM است که برای ارزیابی عملکرد سازمان‌ها و ارائه رویکردی نظام‌مند برای بهبود مستمر به کار می‌رود. کلمه رادار (RADAR) از حروف اول چهار عنصر اصلی تشکیل شده است: Results (نتایج)، Approach (رویکرد)، Deployment (اجرا) و Assessment & Refinement (ارزیابی و بازنگری). در ادامه به توضیح کامل هر یک از این عناصر و نحوه عملکرد آنها می‌پردازیم:

  1. نتایج (Results):

هدف نهایی در مدل تعالی سازمانی EFQM، دستیابی به نتایج مثبت و پایدار در زمینه‌های مختلف سازمانی است. نتایج باید به طور مداوم پایش شوند تا اطمینان حاصل شود که آنها:

– متناسب با اهداف استراتژیک و ذینفعان سازمان هستند.

– با توجه به شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) قابل اندازه‌گیری و مشخص باشند.

– روند مثبتی داشته و به سمت بهبود مستمر حرکت کنند.

– با نتایج سازمان‌های مشابه و بهترین‌های صنعت مقایسه شوند.

  1. رویکرد (Approach):

رویکرد به معنای برنامه‌ها، روش‌ها، سیاست‌ها و فرآیندهایی است که سازمان برای دستیابی به نتایج مورد نظر خود انتخاب کرده است. ارزیابی رویکرد بر اساس چهار معیار اصلی انجام می‌شود:

– سازگاری: رویکرد باید با اهداف استراتژیک و نیازهای ذینفعان هماهنگ باشد.

– سازمان‌دهی: فرآیندها و روش‌ها باید به خوبی طراحی شده باشند.

– یکپارچگی: رویکرد باید در سراسر سازمان به صورت هماهنگ اجرا شود.

– انعطاف‌پذیری: رویکرد باید توانایی تطبیق با تغییرات محیطی و نیازهای جدید را داشته باشد.

  1. جاری‌سازی و اجرا (Deployment):

پس از تعریف رویکرد، مرحله اجرای آن آغاز می‌شود. در این مرحله باید اطمینان حاصل شود که رویکردها به صورت کامل و در تمام بخش‌های مرتبط سازمان اجرا می‌شوند. معیارهای کلیدی برای ارزیابی اجرا عبارتند از:

– پوشش‌دهی: رویکردها باید به تمام حوزه‌ها و بخش‌های مرتبط گسترش یابند.

– ثبات: رویکردها باید به صورت مستمر و پایدار اجرا شوند.

– درک و پذیرش: کارکنان سازمان باید رویکرد را درک کنند و متعهد به اجرای آن باشند.

  1. ارزیابی و اصلاح (Assessment & Refinement):

برای حفظ بهبود مستمر، ارزیابی منظم رویکردها و نتایج ضروری است. در این مرحله:

– ارزیابی مداوم: عملکرد سازمان باید به صورت مداوم با استفاده از داده‌ها و تحلیل‌ها ارزیابی شود.

– بازنگری و اصلاح: بر اساس نتایج ارزیابی، باید اقدامات اصلاحی انجام شود تا رویکردها بهبود یابند و با تغییرات داخلی و خارجی هماهنگ شوند.

– یادگیری سازمانی: سازمان باید از تجربیات و نتایج گذشته بیاموزد و این دانش را در فرآیندهای بهبود به کار گیرد.

عناصر تشکیل دهنده منطق رادار


♦♦ برای آشنایی بیشتر با مدل تعالی سازمانی EFQM، مقاله مدل تعالی سازمانی چیست؟ را بخوانید.​

منطق رادار در مدل تعالی EFQM ۲۰۱۳

منطق رادار در مدل تعالی EFQM 2013 به‌عنوان یک ابزار کلیدی برای ارزیابی و بهبود عملکرد سازمان‌ها تعریف شده است. این منطق شامل چهار عنصر اصلی است: رویکرد، جاری‌سازی، ارزیابی و اصلاح، و نتایج. هر یک از این اجزا به‌طور جداگانه و در تعامل با یکدیگر به سازمان‌ها کمک می‌کند تا به نتایج بهتر و بهبود مستمر دست یابند. در ادامه به تشریح هر یک از این اجزا می‌پردازیم:

۱. رویکرد (Approach)

– تعریف: رویکردها به استراتژی‌ها، سیاست‌ها و شیوه‌هایی اشاره دارند که سازمان برای دستیابی به اهداف خود انتخاب می‌کند. این رویکردها شامل تمام جنبه‌های عملیاتی و مدیریتی سازمان هستند.

– اهمیت: رویکردها باید مبتنی بر شواهد و بهترین شیوه‌های موجود باشند. سازمان‌ها باید اطمینان حاصل کنند که رویکردهای انتخابی آنها پاسخگوی نیازهای ذینفعان و اهداف کلیدی سازمان است. به عنوان مثال، یک سازمان می‌تواند رویکردهای خاصی برای مدیریت کیفیت، بهبود فرآیندها، نوآوری در خدمات یا محصولات و مدیریت منابع انسانی انتخاب کند.

– عملکرد: برای تدوین رویکردهای مؤثر، سازمان‌ها باید به تجزیه و تحلیل نیازها و اولویت‌های مشتریان و ذینفعان توجه کنند. همچنین، بررسی و تحلیل رقبا و شرایط بازار نیز به انتخاب رویکردهای مناسب کمک می‌کند.

۲. جاری‌سازی (Deployment)

– تعریف: جاری‌سازی به فرآیند پیاده‌سازی و عملیاتی کردن رویکردهای انتخاب‌شده در سطح سازمان اشاره دارد. این شامل تخصیص منابع، آموزش کارکنان، و ایجاد زیرساخت‌های لازم برای اجرایی کردن رویکردها است.

– اهمیت: جاری‌سازی مؤثر تضمین می‌کند که همه اعضای سازمان به‌درستی از رویکردها آگاه هستند و آن‌ها را در عمل به کار می‌برند. این امر نیاز به ارتباطات مؤثر درون‌سازمانی و فرهنگ سازمانی قوی دارد که تغییرات و نوآوری‌ها را تشویق کند.

– عملکرد: سازمان‌ها باید از ابزارهای مختلفی برای مدیریت و پیاده‌سازی رویکردها استفاده کنند، از جمله برنامه‌های آموزشی، جلسات توجیهی و سیستم‌های مدیریتی. همچنین، توجه به بازخورد کارکنان در این مرحله می‌تواند به بهبود پیاده‌سازی کمک کند.

۳. ارزیابی و اصلاح (Assessment and Refinement)

– تعریف: این بخش به ارزیابی نتایج به‌دست‌آمده و اصلاحات لازم بر اساس تجزیه و تحلیل‌های انجام‌شده اشاره دارد. سازمان‌ها باید به‌طور منظم نتایج عملکرد خود را بررسی کنند و از آن‌ها برای بهبود فرآیندها و رویکردهای خود استفاده کنند.

– اهمیت: ارزیابی و اصلاح به سازمان‌ها این امکان را می‌دهد که نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند و اقداماتی برای بهبود مستمر انجام دهند. این فرآیند شامل جمع‌آوری داده‌ها، تحلیل آن‌ها و اتخاذ تصمیمات مبتنی بر شواهد است.

– عملکرد: استفاده از معیارهای کیفی و کمی برای ارزیابی عملکرد و شناسایی روندها و الگوهای موجود در داده‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. به‌علاوه، بازخورد از مشتریان و کارکنان می‌تواند به شناسایی فرصت‌های بهبود کمک کند.

۴. نتایج (Results)

– تعریف: نتایج به دستاوردهایی اشاره دارد که سازمان در زمینه‌های مختلف (مالی، مشتری، فرآیندها و کارکنان) به دست می‌آورد. این بخش به ارزیابی موفقیت سازمان در دستیابی به اهداف و مقاصد خود کمک می‌کند.

– اهمیت: نتایج باید قابل اندازه‌گیری و مشخص باشند تا بتوانند به‌طور مؤثری تحلیل شوند. این اطلاعات می‌توانند به سازمان در تعیین مسیرهای آینده و تصمیم‌گیری‌های استراتژیک کمک کنند.

– عملکرد: نتایج می‌توانند شامل درآمدها، سودآوری، رضایت مشتری، کیفیت محصولات و خدمات، و بهبود بهره‌وری باشند. تحلیل نتایج به سازمان‌ها این امکان را می‌دهد که درک بهتری از عملکرد کلی خود داشته باشند و بر اساس آن استراتژی‌های بهبود را توسعه دهند.

منطق رادار در مدل تعالی EFQM 2013 به‌عنوان یک ابزار سیستماتیک و جامع برای بهبود عملکرد سازمان‌ها معرفی می‌شود. با ترکیب اجزای رویکرد، جاری‌سازی، ارزیابی و اصلاح و نتایج، این منطق به سازمان‌ها کمک می‌کند تا فرآیندهای بهبود مستمر را به‌طور مؤثری پیاده‌سازی کنند و به اهداف خود دست یابند. در دنیای رقابتی امروز، سازمان‌ها نیاز دارند که از این چارچوب برای بهینه‌سازی عملکرد خود استفاده کنند و به سمت تعالی حرکت نمایند. با استفاده از منطق رادار، سازمان‌ها قادر خواهند بود به‌طور مؤثری به چالش‌های موجود پاسخ دهند و در راستای نیازهای ذینفعان گام بردارند.

مدل تعالی EFQM 2013

منطق رادار در مدل تعالی EFQM ۲۰۲۰

منطق رادار در مدل تعالی EFQM 2020 به‌عنوان یک چارچوب جامع و انعطاف‌پذیر برای ارزیابی و بهبود عملکرد سازمان‌ها طراحی شده است. این منطق بر اساس چهار عنصر کلیدی شامل رویکرد، جاری‌سازی، ارزیابی و اصلاح و نتایج بنا شده است. هر یک از این اجزا به‌طور جداگانه و در تعامل با یکدیگر به سازمان‌ها کمک می‌کند تا به نتایج بهتری دست یابند و در مسیر بهبود مستمر حرکت کنند. در ادامه به تشریح هر یک از این اجزا می‌پردازیم:

۱. رویکرد (Approach)

– تعریف: رویکردها به شیوه‌ها، سیاست‌ها و استراتژی‌هایی اشاره دارند که سازمان برای دستیابی به اهداف و نتایج خود انتخاب می‌کند. این رویکردها باید شامل فرآیندها و تکنیک‌های خاصی باشند که سازمان به‌منظور بهبود عملکرد و کیفیت به کار می‌گیرد.

– اهمیت: در مدل EFQM 2020، تأکید بیشتری بر نوآوری و توانایی انطباق با تغییرات محیطی و اجتماعی وجود دارد. رویکردها باید مبتنی بر شواهد، بهترین شیوه‌ها و نیازهای ذینفعان طراحی شوند. این مهم به سازمان‌ها کمک می‌کند تا در دنیای پیچیده و متغیر امروز به‌خوبی عمل کنند.

– عملکرد: سازمان‌ها باید از ابزارهای تجزیه و تحلیل بازار، بررسی رقبا و نیازسنجی مشتری برای توسعه رویکردهای مؤثر استفاده کنند. همچنین، نیاز است که به نوآوری در محصولات و خدمات توجه ویژه‌ای داشته باشند.

۲. جاری‌سازی (Deployment)

– تعریف: جاری‌سازی به فرآیند پیاده‌سازی و عملیاتی کردن رویکردها در سطح سازمان اشاره دارد. این شامل تخصیص منابع، آموزش کارکنان و ایجاد زیرساخت‌های لازم برای اجرایی کردن رویکردها است.

– اهمیت: جاری‌سازی مؤثر تضمین می‌کند که رویکردهای انتخابی به‌طور صحیح در سراسر سازمان به کار گرفته شوند. این امر نیاز به فرهنگ سازمانی قوی و ارتباطات مؤثر دارد تا همه اعضای سازمان به درستی با رویکردها آشنا شده و آن‌ها را به کار ببرند.

– عملکرد: سازمان‌ها باید فرآیندهای مدیریتی و سیستم‌های نظارتی قوی برای پیگیری و ارزیابی مراحل جاری‌سازی ایجاد کنند. استفاده از برنامه‌های آموزشی، جلسات توجیهی و ابزارهای فناوری اطلاعات می‌تواند به این امر کمک کند.

۳. ارزیابی و اصلاح (Assessment and Refinement)

– تعریف: این بخش به ارزیابی نتایج به‌دست‌آمده و اصلاحات لازم بر اساس تحلیل‌ها و بازخوردها مربوط می‌شود. سازمان‌ها باید به‌طور منظم عملکرد خود را بررسی کنند و از نتایج به‌دست‌آمده برای بهبود فرآیندها و رویکردها استفاده کنند.

– اهمیت: ارزیابی و اصلاح به سازمان‌ها این امکان را می‌دهد که نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند و بر اساس آن‌ها اقداماتی برای بهبود مستمر انجام دهند. این فرآیند به سازمان کمک می‌کند تا در محیط‌های متغیر و پویا به‌طور مؤثری عمل کند.

– عملکرد: استفاده از معیارهای کیفی و کمی برای ارزیابی عملکرد و شناسایی روندها و الگوهای موجود در داده‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. همچنین، بازخورد از مشتریان و کارکنان می‌تواند به شناسایی فرصت‌های بهبود کمک کند.

۴. نتایج (Results)

– تعریف: نتایج به دستاوردهایی اشاره دارد که سازمان در زمینه‌های مختلف (مالی، مشتری، فرآیندها و کارکنان) به دست می‌آورد. این بخش به ارزیابی موفقیت سازمان در دستیابی به اهداف و مقاصد خود کمک می‌کند.

– اهمیت: نتایج باید قابل اندازه‌گیری و مشخص باشند تا بتوانند به‌طور مؤثری تحلیل شوند. این اطلاعات می‌توانند به سازمان در تعیین مسیرهای آینده و تصمیم‌گیری‌های استراتژیک کمک کنند.

– عملکرد: نتایج می‌توانند شامل درآمدها، سودآوری، رضایت مشتری، کیفیت محصولات و خدمات و بهبود بهره‌وری باشند. تحلیل نتایج به سازمان‌ها این امکان را می‌دهد که درک بهتری از عملکرد کلی خود داشته باشند و بر اساس آن استراتژی‌های بهبود را توسعه دهند.

مدل تعالی EFQM 2020 با توجه به چالش‌های نوین محیط کسب‌وکار مانند تحول دیجیتال، نوآوری و تغییر نیازهای مشتریان طراحی شده است. منطق رادار این مدل به سازمان‌ها امکان می‌دهد عملکرد خود را به‌طور مؤثر مدیریت کنند و با تکیه بر فناوری‌های جدید بهبود یابند. در این مدل، نوآوری و دیجیتال‌سازی بخش‌های اساسی بوده و سازمان‌ها باید به‌روزرسانی مداوم فرآیندها را مدنظر قرار دهند. همچنین تعامل با ذینفعان و استفاده از تحلیل‌های پیشرفته داده برای تصمیم‌گیری‌های دقیق، از دیگر ویژگی‌های کلیدی است.

این مدل تأکید بر پایداری و مسئولیت اجتماعی نیز دارد، به این معنا که سازمان‌ها علاوه بر اهداف مالی و عملکردی باید تأثیرات زیست‌محیطی و اجتماعی خود را نیز ارزیابی و بهبود بخشند. به‌طور کلی، مدل EFQM 2020 از طریق نوآوری و تحلیل داده‌ها، سازمان‌ها را قادر می‌سازد در دنیای پیچیده امروز به سمت پیشرفت و تعالی حرکت کنند.

مدل تعالی سازمانی EFQM 2020

منطق رادار در مدل تعالی EFQM ۲۰۲۵

منطق رادار در مدل تعالی EFQM 2025 به‌عنوان یک ابزار کلیدی برای ارزیابی و بهبود عملکرد سازمان‌ها معرفی می‌شود. این منطق بر اساس چهار عنصر اصلی شامل رویکرد، جاری‌سازی، ارزیابی و اصلاح و نتایج طراحی شده است. در این مدل، تأکید بر اهمیت نوآوری، چابکی و پاسخگویی به نیازهای ذینفعان بیشتر شده است. در ادامه به تشریح هر یک از این اجزا می‌پردازیم:

۱. رویکرد (Approach)

– تعریف: رویکردها به شیوه‌ها، سیاست‌ها و استراتژی‌هایی اشاره دارند که سازمان برای دستیابی به اهداف و نتایج خود اتخاذ می‌کند. این رویکردها باید شامل فرآیندها و تکنیک‌های خاصی باشند که به بهبود عملکرد و کیفیت کمک کنند.

– اهمیت: در مدل EFQM 2025، توجه بیشتری به نیازهای ذینفعان و انطباق با تغییرات محیطی و اجتماعی وجود دارد. رویکردها باید بر اساس شواهد و بهترین شیوه‌ها طراحی شوند و باید به سازمان این امکان را دهند که به‌طور مؤثر به چالش‌ها و تغییرات پاسخ دهد. همچنین، تاکید بر نوآوری به‌عنوان یک مولفه کلیدی در دستیابی به نتایج مطلوب مهم است.

– عملکرد: سازمان‌ها باید از روش‌های تجزیه و تحلیل بازار، بررسی رقبا و نیازسنجی مشتری برای توسعه رویکردهای مؤثر استفاده کنند. این شامل شناسایی روندهای جدید در صنعت و تطابق با نیازهای در حال تغییر مشتریان و بازار است. رویکردها باید به‌گونه‌ای طراحی شوند که به تسهیل نوآوری و افزایش توانمندی‌های سازمان کمک کنند.

۲. جاری‌سازی (Deployment)

– تعریف: جاری‌سازی به فرآیند پیاده‌سازی و عملیاتی کردن رویکردها در سطح سازمان اشاره دارد. این مرحله شامل تخصیص منابع، آموزش کارکنان و ایجاد زیرساخت‌های لازم برای اجرای مؤثر رویکردها است.

– اهمیت: جاری‌سازی مؤثر به سازمان اطمینان می‌دهد که رویکردهای انتخاب‌شده به‌طور صحیح و در تمام سطوح سازمان به کار گرفته می‌شوند. این امر نیاز به یک فرهنگ سازمانی قوی و ارتباطات مؤثر دارد تا همه اعضای سازمان از رویکردها مطلع شده و آن‌ها را عملی کنند.

– عملکرد: سازمان‌ها باید فرآیندهای مدیریتی و سیستم‌های نظارتی قوی برای پیگیری و ارزیابی مراحل جاری‌سازی ایجاد کنند. استفاده از برنامه‌های آموزشی و جلسات توجیهی می‌تواند به درک بهتر کارکنان از رویکردها و نقش آن‌ها در اجرای آن‌ها کمک کند. به‌علاوه، ارتقاء فرهنگ یادگیری و نوآوری در سازمان نیز به جاری‌سازی مؤثر کمک می‌کند.

۳. ارزیابی و اصلاح (Assessment and Refinement)

– تعریف: این بخش به ارزیابی نتایج به‌دست‌آمده و اصلاحات لازم بر اساس تحلیل‌ها و بازخوردها مربوط می‌شود. سازمان‌ها باید به‌طور منظم عملکرد خود را بررسی کرده و از نتایج برای بهبود فرآیندها و رویکردهای خود استفاده کنند.

– اهمیت: ارزیابی و اصلاح به سازمان‌ها این امکان را می‌دهد که نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کرده و بر اساس آن‌ها اقدامات بهبود مستمر انجام دهند. این فرآیند به سازمان کمک می‌کند تا در محیط‌های متغیر و پیچیده به‌طور مؤثری عمل کند و به نیازهای ذینفعان پاسخ دهد.

– عملکرد: استفاده از معیارهای کیفی و کمی برای ارزیابی عملکرد و شناسایی روندها و الگوهای موجود در داده‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. سازمان‌ها باید بر روی جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل داده‌ها تمرکز کنند و از آن‌ها برای تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر شواهد استفاده کنند. همچنین، ایجاد سیستم‌های بازخورد مستمر از مشتریان و کارکنان می‌تواند به شناسایی فرصت‌های بهبود کمک کند.

۴. نتایج (Results)

– تعریف: نتایج به دستاوردهایی اشاره دارد که سازمان در زمینه‌های مختلف (مالی، مشتری، فرآیندها و کارکنان) به دست می‌آورد. این بخش به ارزیابی موفقیت سازمان در دستیابی به اهداف و مقاصد خود کمک می‌کند.

– اهمیت: نتایج باید قابل اندازه‌گیری و مشخص باشند تا بتوانند به‌طور مؤثری تحلیل شوند. این اطلاعات به سازمان کمک می‌کند تا درک بهتری از عملکرد خود داشته باشد و بر اساس آن تصمیم‌گیری‌های استراتژیک انجام دهد.

– عملکرد: نتایج می‌توانند شامل درآمدها، سودآوری، رضایت مشتری، کیفیت محصولات و خدمات و بهبود بهره‌وری باشند. تحلیل نتایج به سازمان‌ها این امکان را می‌دهد که به ارزیابی کلی عملکرد خود پرداخته و استراتژی‌های بهبود را توسعه دهند. در این مرحله، توجه به تجزیه و تحلیل اثرات اجتماعی و زیست‌محیطی فعالیت‌های سازمان نیز اهمیت دارد.

مدل تعالی EFQM 2025 با استفاده از منطق رادار ، به‌عنوان ابزاری جامع و سیستماتیک، به سازمان‌ها کمک می‌کند تا از طریق اجرای رویکردها، جاری‌سازی، ارزیابی و اصلاح، و دستیابی به نتایج، به بهبود مستمر و تعالی برسند. این مدل با توجه به چالش‌های نوین از جمله نوآوری و چابکی طراحی شده و به سازمان‌ها امکان می‌دهد که به‌طور مؤثر به نیازهای ذینفعان پاسخ دهند.

همچنین، EFQM 2025 بر لزوم توجه به پایداری، مسئولیت اجتماعی و استفاده از فناوری‌های نوین مانند هوش مصنوعی تأکید دارد. سازمان‌ها باید عملکرد چندبعدی شامل ابعاد مالی، اجتماعی و زیست‌محیطی را ارزیابی و به بهبود مستمر بپردازند تا در دنیای پیچیده کسب‌وکار امروزی به تعالی دست یابند.

♦♦ برای پیاده‌سازی ساده‌تر مدل تعالی سازمانی EFQM، از محصولات و خدمات گروه توسعه کسب و کار ناربن کمک بگیرید.

شباهت‌های منطق رادار در مدل‌های تعالی سازمانی EFQM ویرایش‌های 2013، 2020 و 2025

منطق رادار در مدل‌های EFQM 2013، 2020 و 2025، به عنوان ابزاری برای ارزیابی و بهبود عملکرد سازمان‌ها طراحی شده است. هر سه مدل در حالی که تمرکز و رویکردهای خاص خود را دارند، شباهت‌های کلیدی در ساختار و اهداف دارند که در ادامه به تفصیل به آن‌ها پرداخته می‌شود. این شباهت‌ها به سازمان‌ها کمک می‌کند تا با استفاده از یک رویکرد منظم و یکپارچه، به تعالی دست یابند و در دنیای رقابتی امروزی بهبود مستمر را در دستور کار خود قرار دهند. این مدل‌ها با همدیگر یک چشم‌انداز جامع برای بهبود عملکرد و دستیابی به اهداف استراتژیک ارائه می‌دهند.

1) رویکرد سیستماتیک

در هر سه مدل، رویکرد سیستماتیک به این معناست که سازمان‌ها باید عملکرد خود را به صورت جامع و یکپارچه ارزیابی کنند. این رویکرد شامل بررسی همه جنبه‌های سازمان از جمله فرآیندها، نتایج و ارتباطات داخلی و خارجی است. این رویکرد به مدیران کمک می‌کند تا تصویر کاملی از وضعیت سازمان خود داشته باشند و تصمیمات استراتژیک را بر اساس داده‌های معتبر اتخاذ کنند.

2) تمرکز بر نتایج

همه نسخه‌ها تأکید زیادی بر دستیابی به نتایج قابل اندازه‌گیری و پایش مستمر این نتایج دارند. نتایج شامل ابعاد مختلف مانند رضایت مشتریان، عملکرد مالی، و تأثیرات اجتماعی و زیست‌محیطی می‌شود. این تمرکز باعث می‌شود سازمان‌ها بتوانند پیشرفت خود را اندازه‌گیری کرده و در صورت لزوم، تغییرات لازم را در استراتژی‌ها و فرآیندها ایجاد کنند.

3) یادگیری و بهبود مستمر

تمام مدل‌ها بر اهمیت فرهنگ یادگیری و بهبود مستمر تأکید دارند. سازمان‌ها باید از تجربیات و خطاهای گذشته خود یاد بگیرند و به‌طور مداوم فرآیندها و عملکرد خود را بهبود بخشند. این فرهنگ به سازمان‌ها کمک می‌کند تا در برابر تغییرات بازار و نیازهای مشتریان انعطاف‌پذیر باشند و بتوانند به سرعت به چالش‌ها پاسخ دهند.

4) مشارکت ذینفعان

در هر سه مدل، مشارکت و تعامل با ذینفعان (شامل مشتریان، کارکنان، تأمین‌کنندگان و جامعه) به عنوان یک عنصر کلیدی مطرح است. سازمان‌ها باید نظرات و نیازهای این ذینفعان را در فرآیندهای تصمیم‌گیری خود لحاظ کنند. مشارکت ذینفعان موجب ایجاد اعتماد و افزایش رضایت در بین گروه‌های مختلف می‌شود و به سازمان کمک می‌کند تا به نیازهای واقعی بازار پاسخ دهد.

5) نوآوری و تحول

نوآوری به عنوان یک عامل کلیدی در دستیابی به تعالی در تمام مدل‌ها مورد تأکید قرار دارد. سازمان‌ها باید توانایی ایجاد نوآوری در محصولات، خدمات و فرآیندهای خود را داشته باشند. این امر به سازمان‌ها کمک می‌کند تا در یک محیط رقابتی باقی بمانند و به رشد و توسعه پایدار دست یابند.

6) استفاده از داده‌ها و تحلیل‌ها

همه مدل‌ها به اهمیت تجزیه و تحلیل داده‌ها برای اتخاذ تصمیمات مؤثر تأکید دارند. سازمان‌ها باید توانایی جمع‌آوری، تجزیه و تحلیل و تفسیر داده‌ها را داشته باشند. این توانایی به سازمان‌ها کمک می‌کند تا نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند و بر اساس شواهد و داده‌ها، استراتژی‌های خود را تنظیم کنند.

7) فرآیندهای متوازن

در هر سه مدل، به اهمیت تعادل بین فرآیندها، نتایج و استراتژی‌ها تأکید می‌شود. این تعادل به سازمان‌ها کمک می‌کند تا به‌طور جامع‌تری به بهبود عملکرد خود بپردازند. تعادل در فرآیندها به سازمان‌ها کمک می‌کند تا در تمام جنبه‌ها بهبود یابند و از انحراف به سمت یک بعد خاص جلوگیری کنند.

خود ارزیابی - منطق رادار

تفاوت‌های منطق رادار در مدل‌های تعالی سازمانی EFQM ویرایش‌های 2013، 2020 و 2025

منطق رادار در مدل‌های تعالی سازمانی EFQM ویرایش‌های ۲۰۱۳، ۲۰۲۰ و ۲۰۲۵، در هر نسخه دستخوش تغییرات و به‌روزرسانی‌های قابل توجهی شده است. این تغییرات نشان‌دهنده نیاز به پاسخگویی به چالش‌های جدید محیط کسب‌وکار و تحولات اجتماعی و اقتصادی است. تفاوت‌های منطق رادار در مدل‌های EFQM 2013، 2020 و 2025 نشان‌دهنده تکامل و تغییرات عمده در رویکردهای ارزیابی و نوآوری و چابکی است. هر مدل به‌طور مداوم در تلاش است تا به نیازهای جدید بازار پاسخ دهد و سازمان‌ها را در مسیر بهبود مستمر، نوآوری و پاسخگویی به چالش‌های پیچیده یاری کند. این تحولات به سازمان‌ها کمک می‌کند تا در دنیای رقابتی و متغیر امروزی، عملکرد بهتری داشته باشند و به اهداف پایداری و مسئولیت اجتماعی خود دست یابند. در ادامه، به تفصیل به تفاوت‌های کلیدی منطق رادار در این سه ویرایش پرداخته می‌شود.

جایگاه منطق رادار در دیگر مدل‌های تعالی سازمانی

1) جایزه دمینگ ژاپن (1951)

در جایزه دمینگ، منطق مشابه منطق رادار از طریق چرخه PDCA (برنامه‌ریزی، اجرا، بررسی، اقدام) دیده می‌شود. این چرخه به سازمان‌ها امکان می‌دهد تا به‌صورت مستمر رویکردها و فرآیندهای خود را ارزیابی و بهبود بخشند. رویکردهای سازمانی باید بر اساس داده‌های کیفی و تحلیل دقیق تنظیم شوند و در مرحله اجرا پیاده‌سازی گردند. در پایان هر چرخه، نتایج بررسی می‌شوند و سازمان‌ها بر اساس بازخوردها و تحلیل‌ها، اصلاحات لازم را انجام می‌دهند.

این مدل بر تأثیرپذیری نتایج و ارزیابی مستمر تأکید دارد و سازمان‌ها باید توانایی بهبود مستمر کیفیت را در تمام سطوح خود ارتقاء دهند. این ارزیابی دقیق به سازمان‌ها اجازه می‌دهد تا در برابر تغییرات محیطی و نیازهای مشتریان انعطاف‌پذیر باشند و با استفاده از بهبود فرآیندها ، در مسیر تعالی حرکت کنند. تمرکز بر مدیریت کیفیت جامع و تعامل مستمر با چرخه ارزیابی، سازمان‌ها را به سوی نوآوری و کیفیت بهتر سوق می‌دهد.

2) جایزه تعالی سازمانی و کیفیت کانادا (1983)

جایزه تعالی کانادا به منطق مشابه رادار، اما با تأکید بر رهبری استراتژیک و بهبود مستمر در همه سطوح سازمان پرداخته است. در این مدل، سازمان‌ها باید فرآیندهای کاری خود را در راستای دستیابی به نتایج بهتر، مورد ارزیابی و بهبود قرار دهند. برای این منظور، تمرکز بر جاری‌سازی رویکردهای استراتژیک و استفاده از داده‌های حاصل از ارزیابی‌ها برای اصلاح فرآیندها و تصمیم‌گیری‌های مؤثر اهمیت دارد.

این مدل همچنین بر تعامل با ذینفعان و تحلیل نتایج به عنوان عناصر کلیدی در ارزیابی عملکرد سازمان‌ها تأکید می‌کند. سازمان‌ها باید بتوانند نتایج خود را در بخش‌های مختلف از جمله مالی، مشتریان و کارکنان اندازه‌گیری کرده و با انجام اصلاحات مداوم در جهت بهبود کیفیت و خدمات گام بردارند. این به سازمان‌ها امکان می‌دهد که در یک محیط رقابتی به سوی تعالی حرکت کنند.

3) جایزه مالکوم بالدریج آمریکا (1987)

مدل بالدریج آمریکا با بهره‌گیری از منطق مشابه رادار، بر عملکرد سازمانی و نوآوری تمرکز دارد. سازمان‌ها باید بتوانند رویکردهای خود را در راستای ارتقاء کیفیت و نوآوری تنظیم کرده و در هر مرحله از چرخه اجرای برنامه‌ها، نتایج را ارزیابی و بهبود دهند. این مدل بر بهبود فرآیندها و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها در سطوح مختلف سازمان تأکید می‌کند و سازمان‌ها را به سمت نتایج کیفی بهتر هدایت می‌کند.

یکی از نکات مهم در این مدل، اندازه‌گیری و ارزیابی نتایج عملکرد بر اساس استانداردهای کیفیت است. این منطق به سازمان‌ها کمک می‌کند تا بازخوردها را جمع‌آوری و در تصمیم‌گیری‌های خود استفاده کنند. بهبود مستمر و نوآوری از اهداف اصلی این مدل است و سازمان‌ها باید بتوانند به‌طور پویا فرآیندهای خود را بر اساس تغییرات محیطی و نیازهای مشتری بهبود دهند.

4) جایزه کیفیت استرالیا (1991)

در جایزه کیفیت استرالیا، منطق رادار به‌شکلی مشابه در قالب رویکردهای استراتژیک و ارزیابی نتایج عملکرد به کار گرفته شده است. این مدل بر بهبود کیفیت و نوآوری از طریق تعامل با ذینفعان و تجزیه و تحلیل داده‌های عملکردی تمرکز دارد. سازمان‌ها باید بتوانند فرآیندهای خود را با استفاده از روش‌های مستمر ارزیابی کرده و به دنبال بهبود کیفیت در تمامی سطوح باشند.

این مدل همچنین بر نتایج چندبعدی تمرکز دارد؛ از جمله عملکرد مالی، کیفیت محصول، رضایت مشتری و تأثیرات زیست‌محیطی . سازمان‌ها باید به‌طور مداوم این نتایج را ارزیابی کرده و در جهت بهبود آن‌ها اقدام کنند. این چارچوب به سازمان‌ها کمک می‌کند که به‌طور مداوم فرآیندهای خود را بهینه کرده و به‌دنبال تعالی در عملکرد باشند.

5) جایزه کیفیت اروپا (1991)

جایزه کیفیت اروپا که در واقع پیش‌زمینه‌ای برای مدل EFQM است، به‌شدت بر منطق رادار و بهبود مستمر تأکید دارد. سازمان‌ها در این مدل باید به‌طور مداوم رویکردهای خود را ارزیابی و بهبود دهند و از جاری‌سازی مؤثر استراتژی‌ها برای دستیابی به نتایج بهتر استفاده کنند. این منطق به سازمان‌ها کمک می‌کند تا در یک محیط پیچیده و پویا، عملکرد خود را بررسی کرده و بهبود مستمر را در دستور کار قرار دهند.

این مدل همچنین به ارزیابی دقیق نتایج و تعامل با ذینفعان اهمیت زیادی می‌دهد و سازمان‌ها باید به‌طور مؤثری نتایج خود را در ابعاد مختلف ارزیابی و بهبود بخشند. این ارزیابی‌ها به آن‌ها کمک می‌کند تا نقاط ضعف و فرصت‌های جدید را شناسایی کرده و با استفاده از رویکردهای اصلاحی به سمت پیشرفت و تعالی حرکت کنند.

6) جایزه راجیو گاندی هند (1991)

جایزه راجیو گاندی هند نیز از منطق مشابهی با رادار استفاده می‌کند و بر توسعه اقتصادی و نوآوری تمرکز دارد. سازمان‌ها باید رویکردهای خود را در راستای تأمین نیازهای مشتریان و ایجاد تأثیر مثبت در جامعه ارزیابی و بهبود دهند. این مدل بر بهبود فرآیندها و استفاده از داده‌ها برای تحلیل عملکرد تأکید دارد و سازمان‌ها را ترغیب می‌کند که در هر مرحله از چرخه کسب‌وکار خود به بهبود مستمر و نوآوری توجه داشته باشند.

این مدل همچنین بر نتایج عملکردی چندبعدی تمرکز دارد و سازمان‌ها را ملزم می‌کند تا با توجه به معیارهای مالی، اجتماعی و زیست‌محیطی، نتایج خود را ارزیابی کنند. این چارچوب به سازمان‌ها کمک می‌کند که به‌طور مستمر عملکرد خود را بهبود داده و در مسیر توسعه و نوآوری حرکت کنند.

منطق رادار در مدل های تعالی سازمانی

♦♦ برای آشنایی بیشتر با نحوه تدوین اظهارنامه تعالی سازمانی، مقاله راهنمای تدوین و دانلود اظهارنامه تعالی سازمانی بر اساس EFQM 2020 را بخوانید.​

سخن آخر

منطق رادار در مدل‌های تعالی سازمانی EFQM به‌عنوان ابزاری کارآمد برای ارزیابی و بهبود عملکرد سازمان‌ها شناخته می‌شود. این منطق بر اساس چهار عنصر اصلی شامل «نتایج»، «روش‌ها»، «استراتژی‌ها» و «بازخورد» طراحی شده است. هدف این منطق، کمک به سازمان‌ها در شناسایی نقاط قوت و ضعف خود و ارزیابی تأثیر اقداماتشان بر روی نتایج عملکرد است. این رویکرد سیستماتیک به سازمان‌ها این امکان را می‌دهد که به‌طور جامع و مستمر به بهبود کیفیت و بهره‌وری بپردازند.

با گذر زمان و به‌روزرسانی‌های مختلف مدل‌های EFQM، منطق رادار نیز تغییرات عمده‌ای را تجربه کرده است. در ویرایش‌های ۲۰۱۳، ۲۰۲۰ و ۲۰۲۵، توجه به نوآوری، چابکی و تأثیرات اجتماعی و زیست‌محیطی افزایش یافته است. این تغییرات نشان‌دهنده نیاز به پاسخگویی به چالش‌های جدید و محیط‌های پیچیده و متغیر کسب‌وکار است. در ویرایش ۲۰۲۰، نوآوری و توانایی سازمان‌ها در پاسخ به نیازهای مشتریان به‌ویژه در زمینه دیجیتال‌سازی بیشتر مورد توجه قرار گرفت و در ویرایش ۲۰۲۵، پایداری و مسئولیت اجتماعی به عنوان اولویت‌های کلیدی مطرح شدند.

در نهایت، منطق رادار در مدل‌های EFQM به سازمان‌ها کمک می‌کند تا به اهداف خود در زمینه بهبود مستمر، نوآوری و سازگاری با تغییرات پاسخ دهند. این رویکرد نه‌تنها به افزایش کارایی و اثربخشی سازمان‌ها کمک می‌کند، بلکه آن‌ها را قادر می‌سازد تا در محیط‌های رقابتی و متغیر، به تعالی دست یابند. با استفاده از این منطق، سازمان‌ها می‌توانند عملکرد خود را بهبود بخشند و به‌طور مؤثری به نیازهای ذینفعان پاسخ دهند. همچنین، سازمان‌ها می‌توانند از محصولات و خدمات مشاوره گروه توسعه کسب و کار ناربن برای شرکت در جوایز تعالی سازمانی بهره‌مند شوند و در مسیر بهبود و رشد مستمر خود گام بردارند.

5/5 - (1 امتیاز)

نویسنده

عطیه بورونی

دانش آموخته مقطع دکتری در رشته مهندسی صنایع گرایش تجزیه و تحلیل سیستم‌ها با بیش از 20 عنوان مقاله در نشریات علمی و بین المللی در حوزه‌های مدیریت منابع انسانی، مدیریت دانش، مدیریت پروژه و بازاریابی

نظر دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

راهنمای محصولات ناربن در حوزه جوایز تعالی و کیفیت

عنوان جایزه | مدل

اظهارنامه | مستندات

پرسشنامه خودارزیابی

ابزار تحلیل پرسشنامه

پروژه‌های بهبود

📌 جایزه ملی کیفیت ایران

برگزارکننده: سازمان ملی استاندارد
مدل: کیفیت جهان اسلام

اظهارنامه آماده سطح اهتمام
اظهارنامه سطح اشتهار/ تندیس

📌 جایزه ملی تعالی و پیشرفت

برگزارکننده: مرکز ملی تعالی و پیشرفت
مدل: تعالی EFQM 2013

اظهارنامه سطح گواهی تعهد
اظهارنامه سطح تقدیرنامه/ تندیس