تعالی سازمانی

مدل تعالی سازمانی EFQM 2025: نوآوری‌ها و تفاوت‌های کلیدی با EFQM 2020

مدل‌های مدیریت کیفیت در اواسط قرن بیستم ایجاد شدند تا به صورت سیستماتیک عملکرد سازمانی را بهبود بخشند، یکنواختی را تضمین کنند و انتظارات مشتری را برآورده سازند.

در جستجوی برتری سازمانی، مدل EFQM که در سال 1991 تأسیس شد، به عنوان یک چارچوب سنگ‌بنایی به سازمان‌ها کمک می‌کند تا از طریق یک سیستم مدیریت یکپارچه به موفقیت پایدار دست یابند. طی دهه‌ها، این مدل برای برآورده کردن تقاضاهای در حال تغییر محیط کسب‌وکار جهانی تکامل یافته است. مدل EFQM 2025 که در ژوئن 2024 در انجمن EFQM در استانبول ارائه شد، آخرین نسخه این تکامل را نشان می‌دهد که به‌روزرسانی‌های قابل توجهی را برای مقابله با چالش‌ها و فرصت‌های معاصر در بر می‌گیرد.

دلیل اصلی تغییرات اخیر در مدل EFQM، نیاز به انطباق با تغییرات اساسی در چشم‌انداز جهانی است. طبیعت پویای تجارت مدرن که با تحولات دیجیتال سریع مشخص می‌شود، نیازمند سیستم‌های مدیریت عملکرد قوی (PMS) است که از فناوری‌های پیشرفته‌ای مانند هوش مصنوعی (AI) و تحلیل داده‌های کلان (Big Data Analytics) بهره می‌برند. این فناوری‌ها نقش محوری در هدایت کارآیی و نوآوری ایفا می‌کنند و به سازمان‌ها کمک می‌کنند رقابتی باقی بمانند.

مشارکت و رفاه کارکنان در پی افزایش کار از راه دور و نیاز به شیوه‌های مدیریت عملکرد چابک اهمیت بیشتری یافته‌اند. این مدل‌ها باید بر تنوع، برابری و شمول (DEI) تأکید کنند تا اطمینان حاصل شود که سازمان‌ها فرهنگ‌های فراگیر را پرورش می‌دهند. تمرکز بر DEI با انتظارات گسترده‌تر اجتماعی و ابتکارات مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها (CSR) هم‌خوانی دارد و اهمیت شیوه‌های تجاری اخلاقی را تقویت می‌کند.

پایداری نیز یکی دیگر از نقاط تمرکز مهم مدل EFQM است که بیانگر اهمیت هم‌راستایی استراتژی‌های تجاری با اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد (SDGs) می‌باشد. سازمان‌ها به طور فزاینده‌ای انتظار می‌رود تعهد خود را به پایداری از طریق شیوه‌های مسئولیت‌پذیر زیست‌محیطی و خلق ارزش بلندمدت نشان دهند. این هم‌راستایی می‌تواند هم اعتبار سازمانی و هم تاب‌آوری عملیاتی را افزایش دهد. این مدل رویکردی ساختارمند برای سنجش عملکرد و هم‌راستایی استراتژیک اقدامات در سطح عملیاتی ارائه می‌دهد. این ابزار می‌تواند به سازمان‌ها کمک کند تا پیشرفت خود را به طور مؤثر پیگیری کنند و اطمینان حاصل کنند که پاسخ‌های مناسب به روندهای نوظهور و تهدیدات در راستای اهداف و استراتژی‌های خود دارند، که منجر به پرسش‌های زیر می‌شود:

  1. چرا هم‌راستایی بهتر سازمان‌ها با چالش‌های معاصر ضروری است و این هم‌راستایی چگونه بر تاب‌آوری استراتژیک بلندمدت و رقابت‌پذیری تأثیر می‌گذارد؟
  2. یکپارچه‌سازی فناوری‌های پیشرفته مانند هوش مصنوعی (AI) و تحلیل داده‌ها در مدل EFQM 2025 چگونه می‌تواند مدیریت عملکرد نوآورانه را تسهیل کند و تغییرات تحول‌آفرین درون سازمان‌ها را هدایت کند؟
  3. تأثیرات بالقوه خاص مدل EFQM 2025 بر سازگاری سازمانی، رضایت ذینفعان و عملکرد پایدار چیست و این تأثیرات چگونه با مدل‌های قبلی مقایسه می‌شوند؟

مدل EFQM 2025 به‌روزرسانی‌های قابل توجهی را برای مقابله با چالش‌های پویا در محیط کسب‌وکار معاصر، با تأکید بر پایداری، نوآوری و فناوری‌های پیشرفته معرفی می‌کند، که همه آنها باید به عملکرد پایدار منجر شوند. این مدل رویکردی یکپارچه به مدیریت عملکرد و هم‌راستایی استراتژیک، با استفاده از هوش مصنوعی و تحلیل داده‌ها برای تقویت سازگاری و تاب‌آوری سازمانی را برجسته می‌کند. این پیشرفت‌ها آماده هستند تا بهبودهای قابل توجهی در نتایج مالی، عملیاتی و استراتژیک به ارمغان آورند، با هم‌راستایی شیوه‌های سازمانی با اهداف توسعه پایدار سازمان ملل (SDGs) و پرورش خلق ارزش بلندمدت و مسئولیت اجتماعی.

فهرست مطالب

مدل EFQM 2025

مدل EFQM که با نام بنیاد اروپایی برای برتری مدیریت کیفیت نیز شناخته می‌شود، یک چارچوب مدیریت جامع است که برای کمک به سازمان‌ها در دستیابی به عملکرد پایدار با تمرکز بر بهبود مستمر، رضایت ذینفعان و نتایج متعادل طراحی شده است. برخلاف دیگر ابزارهای مدیریت که ممکن است بر حوزه‌های خاصی مانند کیفیت (ISO 9001)، بهبود فرآیند (شش سیگما) یا بهینه‌سازی کارایی با به حداقل رساندن هدررفت و به حداکثر رساندن ارزش (لین) تمرکز کنند، مدل EFQM این عناصر را در یک رویکرد منسجم ادغام می‌کند که به تمامی جنبه‌های عملکرد سازمانی می‌پردازد. این مدل روش‌شناسی ساختارمندی برای ارزیابی خود و بهبود ارائه می‌دهد و آن را به ابزاری متنوع و جامع برای دستیابی به موفقیت بلندمدت تبدیل می‌کند.

این رویکرد جامع تضمین می‌کند که هیچ عنصری از سازمان نادیده گرفته نمی‌شود. تمرکز بر ارائه ارزش و رضایت به تمام ذینفعان است. مدل EFQM فرض می‌کند که کارکنان و دیگر گروه‌های ذینفع عنصر کلیدی موفقیت سازمان هستند. با مشارکت آن‌ها، می‌توان محیط سازمانی مولدتر و رضایت‌بخش‌تری ایجاد کرد که به انگیزه بیشتر و نتایج بهتر منجر می‌شود.

سازمان‌ها برای بهبود مستمر از طریق ارزیابی منظم عملکرد خود و شناسایی زمینه‌های بهبود تشویق می‌شوند. مدل EFQM رویکردی نوآورانه برای حل مسائل و بهره‌برداری از فرصت‌های بازار جدید ارائه می‌دهد که به سازمان‌ها امکان می‌دهد مزیت رقابتی خود را حفظ کنند. این مدل ابزار ارزیابی خود قدرتمندی ارائه می‌دهد که آن‌ها می‌توانند برای ارزیابی سطح بلوغ خود استفاده کنند و نقاط قوت و زمینه‌های بهبود را شناسایی کنند.

مدل تعالی سازمانی EFQM 2020

مدل با دیگر استانداردهای مدیریت و کیفیت سازگار است که به سازمان‌ها اجازه می‌دهد تا به‌طور یکپارچه ابتکارات مدیریت را ادغام کنند. در طول تکامل خود، مدل EFQM تمرکز بیشتری بر دستیابی به اهداف توسعه پایدار از طریق مدیریت مسئولانه منابع و مراقبت از محیط طبیعی داشته است.

مدل EFQM بر ترکیب یک ماهیت استراتژیک، نتایج عملیاتی و نتایج متمرکز است. این رویکرد واضح می‌کند که هیچ سازمانی در خلأ عمل نمی‌کند و بخشی از یک اکوسیستم پیچیده است که می‌تواند توسعه آن را تسهیل یا مهار کند. از سوی دیگر، مدل درک می‌کند که برای مقابله با افزایش سرعت و مقیاس تغییر، نیاز به انجام اقدامات مدیریتی در حال حاضر دارد، در حالی که همزمان برای چالش‌های آینده آماده می‌شود. ساختار مدل EFQM بر اساس منطق ساده‌ای از پرسش سه سؤال است:

  • “چرا” سازمان وجود دارد؟ چه هدفی دارد و چرا این استراتژی را انتخاب کرده است؟
  • “چگونه” سازمان قصد دارد هدف و استراتژی خود را به دست آورد؟
  • “چه چیزی” سازمان تاکنون به دست آورده است؟ “چه چیزی” قصد دارد در آینده به دست آورد؟

کلید مدل EFQM رابطه بین هدف و استراتژی سازمان و نحوه ایجاد ارزش بلندمدت برای مهم‌ترین ذینفعان خود و دستیابی به نتایج برجسته است.

ساختار مدل EFQM (نگاه کنید به شکل 1) بر سه حوزه اصلی استوار است: جهت‌گیری، اجرا و نتایج، هفت معیار (هدف، چشم‌انداز و استراتژی؛ فرهنگ سازمانی و رهبری؛ ذینفعان درگیر خلق ارزش پایدار؛ هدایت عملکرد و تحول؛ درک ذینفعان؛ عملکردهای استراتژیک و عملیاتی)، و هر معیار دارای بخش‌های معیار است (در مجموع 32 بخش معیار). هر بخش معیار حاوی چندین نقطه راهنمای دقیق است که در مدیریت سازمان توجه به آن‌ها مهم است.

ساختار مدل EFQM بر سه حوزه اصلی (جهت‌گیری، اجرا، نتایج) و هفت معیار (هدف، چشم‌انداز و استراتژی؛ فرهنگ سازمانی و رهبری؛ مشارکت ذینفعان و خلق ارزش پایدار؛ هدایت عملکرد و تحول؛ درک ذینفعان؛ عملکردهای استراتژیک و عملیاتی) استوار است. هر معیار دارای بخش‌های معیاری است (در مجموع 32 بخش).

اجرای مدل EFQM یک تصمیم استراتژیک است که نه تنها عملیات روزمره را بهبود می‌بخشد، بلکه موقعیت سازمان را به عنوان یک رهبر در زمینه برتری عملیاتی، نوآوری و توسعه پایدار تقویت می‌کند.

چرا در مدل EFQM 2025 تغییرات اعمال شده است؟

رویدادهای جهانی اخیر به شدت عملیات سازمانی را مختل کرده‌اند. همه‌گیری COVID-19، که با جنگ در اوکراین دنبال شد، منجر به اختلالات در زنجیره تأمین و مسائل تداوم شد. در این دوره، ابزارها، روش‌ها و سازماندهی زنجیره‌های تأمین دوباره پیکربندی شدند. تحول دیجیتال، یادگیری ماشینی، هوش مصنوعی (AI)، تحلیل داده‌های کلان و غیره، باید توسط شرکت‌هایی که می‌خواهند رقابتی باقی بمانند، مورد پذیرش قرار گیرند. یکی از تمرکزهای مهم، ایجاد شیوه‌های کاری جدید و محیط‌هایی است که با انتظارات تطبیقی کارکنان امروز و آینده سازگار است. اکنون تمرکز بر تنوع، برابری و شمول (DEI) است. سرعت تغییرات و انتظارات مشتریان به طور مداوم در حال افزایش است. تأکید ویژه باید بر توسعه محیط‌های کاری از راه دور، ترکیبی و واقعیت افزوده باشد. یکی دیگر از حوزه‌های حیاتی برای سازمان‌ها، ایجاد فرآیندهایی است که تاب‌آوری زنجیره تأمین، تداوم عملیات و برنامه‌های پیش‌بینی آینده را به عنوان شیوه‌های کلیدی مدیریت بسازند. اهداف توسعه پایدار سازمان ملل (SDGs) برای دستیابی به آینده‌ای بهتر تا سال 2030 طراحی شده‌اند، و اتحادیه اروپا مقررات جدیدی برای گزارش‌گیری ESG (محیطی، اجتماعی و حاکمیتی) معرفی کرده است که اکنون برای شرکت‌های بزرگ اجباری است. بر این اساس، مدل بازنگری شده EFQM بر تمام جنبه‌های مربوط به پایداری تأکید دارد.

چه تغییراتی در مدل EFQM 2025 داده شده است؟

بر اساس مقایسه بین مدل EFQM 2020 و مدل EFQM 2025، جدول زیر ویژگی‌ها و تغییرات کلیدی بین این دو نسخه را نشان می‌دهد:

توضیحات دقیق تغییرات

راهنمایی‌های جدید و دقیق‌تری برای هر معیار معرفی شده است. حتی در مواردی که محتوا تغییر نکرده است، ترتیب و اولویت‌بندی نکات تغییر کرده که مقایسه این دو سند را چالش‌برانگیزتر می‌کند.

جهت‌گیری:

  1. هدف، چشم‌انداز و استراتژی: اهمیت تحلیل و درک اکوسیستم، تأثیر آن بر بازار فعلی و آینده، و شناسایی، اولویت‌بندی و تقسیم‌بندی ذینفعان کلیدی توسعه یافته است. جنبه مهم دیگر، تقویت نیاز به تطبیق استراتژی با یک بازار پویا و ایجاد مدیریت ریسک استراتژیک و تخصیص منابع مناسب است. دستورالعمل‌های جدیدی برای نظارت و اجرای استراتژی معرفی شده است که سرعت تغییر و نیاز به استراتژی‌های انعطاف‌پذیر مرتبط با تغییرات پویا را منعکس می‌کند. نیاز به هم‌راستایی هدف سازمان با الزامات جهانی برای مدیریت اجتماعی و زیست‌محیطی در چارچوب پایداری و بهترین شیوه در این حوزه تأکید شده است. این ضرورت که یک شرکت “اصول و الزامات پایداری را درک کند و آن‌ها را در سیستم‌های مدیریت عملکرد و حاکمیت ادغام کند” مورد تأکید قرار گرفته است.
  2. فرهنگ و رهبری سازمانی: نقش رهبری تقویت شده است، با تأکید بر اهمیت توسعه و مدل‌سازی ارزش‌ها و فرهنگ سازمانی مطلوب. اهمیت تغییر و چابکی در رابطه با رویکرد به محیط برای دستیابی به پایداری تأکید شده است.

اجرا:

  1. مشارکت ذینفعان: رویکرد اصلی بدون تغییر باقی مانده است، اما تحلیل داده‌های پیشرفته و هوش مصنوعی برای درک بهتر و پیش‌بینی نیازهای ذینفعان معرفی شده‌اند. دستورالعمل‌ها به‌ویژه برای ذینفعان اجتماعی، شرکا و تأمین‌کنندگان گسترش یافته و بر مزایای متقابل، جنبه‌های اخلاقی و اهمیت ارتباط دوطرفه تأکید می‌کند. نیاز به دخیل کردن ذینفعان در حمایت از فعالیت‌های تحول و پایداری تأکید شده است. توجه به ایجاد کانال‌های همکاری مبتنی بر اعتماد افزایش یافته است. در بخش معیار «افراد»، استفاده از مفهوم «توانمندسازی» کنار گذاشته شده است.
  2. خلق ارزش پایدار: مدل به موضوع خلق ارزش پایدار پرداخته و بر تمرکز بر مشتریان در این معیار تأکید می‌کند. امکان استفاده از فناوری‌های هوش مصنوعی از مرحله طراحی محصولات و خدمات در نظر گرفته شده است. مدل به مسائل زیست‌محیطی و اجتماعی توجه کرده و بر اصول اقتصاد چرخه‌ای تأکید دارد. روش‌های دقیق‌تری مانند ایجاد استراتژی‌های بازاریابی و ارتباطات یا استفاده از کارکنان به عنوان سفیران شرکت معرفی شده‌اند. توصیف اهمیت انعطاف‌پذیری در پاسخگویی به نیازها و شرایط متغیر، بدون آسیب رساندن به کل سازمان، گسترش یافته است. تمرکز بر فناوری‌های جدید و مدیریت کارآمد زنجیره تأمین است. یک عنصر مهم دیگر تأکید بر به حداقل رساندن تأثیرات منفی اجتماعی و اقتصادی بر محیط‌زیست و کاهش ردپای کربنی است.
  3. هدایت عملکرد و تحول: بر تحول دیجیتال و تأثیر آن بر سازمان تأکید دارد. جمع‌آوری داده‌ها، تحلیل و پردازش آن‌ها با استفاده از فناوری‌های دیجیتال مدرن مانند هوش مصنوعی، تحلیل داده‌های کلان و غیره، یکپارچه شده‌اند. اهمیت تاب‌آوری سازمانی در یک اکوسیستم در حال تغییر پویا مورد توجه است. شاخص‌های پایداری را در نظر می‌گیرد. روش‌های جدید کاری، از جمله کار از راه دور، کار ترکیبی، اصول چابک و لین معرفی شده است. به اهمیت یک رویکرد سیستماتیک برای تغییرات سازمانی و نیاز به متقاعد کردن ذینفعان اشاره شده است. حوزه دیگری که اهمیت دارد، تخصیص منابع برای حمایت از تحقیق، آزمایش و تولید دانش برای فعالیت‌های سازمانی است. اصطلاح «مدیریت ریسک» از عنوان یکی از بخش‌های معیار حذف شده و اکنون به «هدایت عملکرد» تغییر یافته است، اما همچنان بخشی از محتوا است.

نتایج:

  1. ادراکات ذینفعان: مدل EFQM 2025 اندازه‌گیری ادراکات ذینفعان را از طریق ترکیب شاخص‌های جامع‌تر و مکانیسم‌های بازخورد گسترش می‌دهد. برخلاف مدل قبلی که عمدتاً بر معیارهای کمی تکیه داشت، مدل 2025 شامل داده‌های کمی و کیفی است. از روش‌هایی مانند تحلیل احساسات و یادگیری ماشینی استفاده می‌شود تا بینش‌های عمیق‌تری از ادراکات ذینفعان به دست آید. این روش‌ها به سازمان‌ها امکان می‌دهند تا نه‌تنها نقاط قوت را شناسایی کنند، بلکه زمینه‌های نیازمند بهبود را نیز تشخیص دهند و استراتژی‌های مؤثرتری برای مشارکت و رضایت ذینفعان تدوین کنند.
  2. عملکردهای استراتژیک و عملیاتی: تغییرات کلیدی در بیانیه موقعیت توضیح داده شده‌اند. تأکید شده است که نتایج باید به شیوه‌ای پایدار به دست آیند. از معیارهای پیش‌بینی برای برنامه‌ریزی آینده استفاده می‌شود. مدل EFQM 2025 به‌وضوح بین نتایج استراتژیک و عملیاتی تمایز قائل می‌شود، برخلاف نسخه قبلی. عملکرد استراتژیک مستقیماً به هدف، چشم‌انداز و استراتژی سازمان مرتبط است و تضمین می‌کند که اهداف بلندمدت به موفقیت و رشد پایدار منجر می‌شوند. عملکرد عملیاتی، از سوی دیگر، بر اثربخشی فعالیت‌های روزمره متمرکز است. مدل پنج دسته جدید برای اندازه‌گیری عملکرد معرفی می‌کند: برآورده کردن انتظارات ذینفعان و مشارکت آن‌ها، اقتصاد و امور مالی، پایداری، عملکرد و تحول، و معیارهای پیش‌بینی برای آینده. این رویکرد جامع تضمین می‌کند که تمامی جنبه‌های عملکرد به‌صورت سیستماتیک ارزیابی و بهبود می‌یابند.

این مقایسه نمای کلی و ساختاریافته‌ای از به‌روزرسانی‌ها و پیشرفت‌های کلیدی در مدل EFQM 2025 در مقایسه با نسخه 2020 ارائه می‌دهد. این تغییرات منعکس‌کننده تمرکز بیشتر بر پایداری، مشارکت ذینفعان و استفاده از فناوری‌های پیشرفته برای حمایت از عملکرد پایدار است.

تغییرات چه تأثیرات بالقوه‌ای دارند؟

1) پایداری به عنوان یک عنصر اصلی

پایداری به عنوان یک کانون بحرانی برای سازمان‌ها در سراسر جهان ظاهر شده است و یکپارچه‌سازی آن در مدل EFQM 2025 اهمیت آن را در دستیابی به عملکرد پایدار سازمانی نشان می‌دهد. مدل EFQM 2025 پایداری را به عنوان یک مؤلفه اساسی در عملکرد سازمانی معرفی می‌کند و دامنه آن را فراتر از معیارهای عملکرد سنتی گسترش می‌دهد. عملکرد به گونه‌ای دوباره تعریف شده است که شامل توانایی حفظ اثربخشی بالا در طولانی‌مدت، در حالی که نتایج مثبت اجتماعی و زیست‌محیطی تولید می‌کند، باشد. این یکپارچگی در تمامی معیارهای مدل منعکس شده است که سازمان‌ها را تشویق می‌کند تا شیوه‌های پایدار را که به رفاه اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی کمک می‌کنند، اتخاذ کنند. هر توضیح معیار با عبارت “در عمل، متوجه می‌شویم که سازمانی که عملکرد پایدار را نشان می‌دهد…” شروع می‌شود. بنابراین، پایداری به عنوان یک جنبه جداگانه تلقی نمی‌شود بلکه در سراسر مدل بافته شده است و بر اهمیت آن در هر جنبه‌ای از عملیات و استراتژی سازمانی تأکید می‌کند.

یکی از جنبه‌های کلیدی مدل EFQM 2025 هم‌راستایی آن با اهداف توسعه پایدار سازمان ملل (SDGs) است. اهداف توسعه پایدار یک چارچوب جامع برای مقابله با چالش‌های جهانی از جمله فقر، نابرابری، تغییرات اقلیمی، تخریب زیست‌محیطی، صلح و عدالت ارائه می‌دهند. با هم‌راستا شدن با SDGها، مدل EFQM 2025 تضمین می‌کند که سازمان‌ها نه تنها بر تعالی داخلی تمرکز دارند، بلکه به اهداف اجتماعی و زیست‌محیطی گسترده‌تر نیز کمک می‌کنند. این مدل راهنمایی‌هایی درباره چگونگی ادغام این اهداف در استراتژی‌ها و عملیات خود ارائه می‌دهد و پایداری را به عنوان بخشی اساسی از هدف و چشم‌انداز آن‌ها قرار می‌دهد.

مدل EFQM 2025 رویکردی جامع را ترویج می‌دهد که پایداری عملکرد را مستلزم تعادل بین عملکرد اقتصادی با مسئولیت اجتماعی و مدیریت زیست‌محیطی می‌داند. این رویکرد تضمین می‌کند که سازمان‌ها طیف کاملی از تأثیرات پایداری را در فرآیندهای تصمیم‌گیری خود در نظر بگیرند.

پایداری اقتصادی بر اهمیت نوآوری، تعامل با کارکنان و شیوه‌های اخلاقی تأکید دارد. پایداری اجتماعی بر اهمیت رفاه کارکنان، مشارکت اجتماعی و شیوه‌های اخلاقی تأکید می‌کند. پایداری زیست‌محیطی شامل به حداقل رساندن اثرات زیست‌محیطی از طریق استفاده کارآمد از منابع، کاهش ضایعات و مدیریت زیست‌محیطی پیشگیرانه است. با پرداختن به این سه بُعد پایداری (اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی)، مدل EFQM 2025 سازمان‌ها را تشویق می‌کند تا استراتژی‌های یکپارچه‌ای را توسعه دهند که رشد پایدار و تاب‌آوری را هدایت کند.

2) رهبری و فرهنگ به عنوان عناصر اصلی

مدل EFQM 2025 بر رهبری و فرهنگ به عنوان عناصر بنیادین برتری سازمانی تأکید دارد. این تمرکز نشان‌دهنده تغییری از مدل 2020 است و بر نقش در حال تحول رهبران و اهمیت فرهنگ سازمانی قوی و قابل تطبیق در هدایت محیط‌های پیچیده و پویای امروزی تأکید می‌کند.

مدل 2025 نقش رهبران در یکپارچه‌سازی ابتکارات استراتژیک کلیدی در تمامی سطوح سازمانی را تقویت می‌کند. این تغییر تضمین می‌کند که رهبران نه تنها بینا هستند، بلکه به عنوان محرکان استراتژی عمل می‌کنند و عناصر اصلی را در عملیات روزانه و برنامه‌ریزی بلندمدت وارد می‌کنند.

مشارکت ذینفعان فراگیر فرآیند تصمیم‌گیری را با ادغام دیدگاه‌های متنوع غنی می‌کند. این شمول منجر به تصمیم‌گیری‌های آگاهانه‌تر و پایدارتر شده و موفقیت بلندمدت را تسهیل می‌کند. مشارکت گسترده‌تر فرهنگ همکاری را تقویت می‌کند که در آن دیدگاه‌های متنوع ارزشمند هستند و در شیوه‌های سازمانی ادغام می‌شوند و نوآوری و تاب‌آوری را تقویت می‌کنند.

مدل جدید تأکید بیشتری بر نقش رهبران در پرورش فرهنگ نوآوری دارد. از رهبران انتظار می‌رود محیط‌هایی را ایجاد کنند که در آن آزمایش و حل خلاقانه مشکلات ارزشمند و حمایت شود. با ترویج نوآوری و چابکی، مدل EFQM 2025 به سازمان‌ها کمک می‌کند تا مزیت رقابتی خود را حفظ کنند. در محیط‌های سریع، توانایی نوآوری و تطبیق سریع برای بقا و رشد حیاتی است.

در پاسخ به محیط کسب‌وکار به‌طور فزاینده پویا، مدل بر نیاز به چابکی در رهبری تأکید می‌کند. رهبران باید بتوانند به سرعت با شرایط متغیر سازگار شوند و انعطاف‌پذیری و پاسخگویی را نشان دهند. رهبری مؤثر اکنون شامل تخصیص استراتژیک‌تر منابع می‌شود، به‌طوری که ابتکارات حیاتی برای اهداف سازمانی به‌خوبی پشتیبانی می‌شوند.

تمرکز مدل EFQM 2025 بر رهبری و فرهنگ به عنوان عناصر اصلی نشان‌دهنده یک تحول مهم از مدل 2020 است. با تأکید بر یکپارچگی استراتژیک، مشارکت فراگیر، شفافیت، نوآوری و توانمندسازی، مدل با نظریه‌های مدرن سازمانی هم‌راستا است که بر چابکی، تاب‌آوری و ارزش ذینفعان تأکید دارند. این تغییرات بر نقش حیاتی رهبران و فرهنگ در هدایت برتری سازمانی در یک محیط پیچیده و پویا تأکید می‌کنند.

3) توانمندسازی در مقابل مشارکت

کناره‌گیری از ذکر توانمندسازی در مدل EFQM 2025، در بخش معیار “افراد”، نگرانی‌هایی ایجاد می‌کند. اصطلاح “توانمندسازی” برای بهره‌برداری کامل از پتانسیل کارکنان بسیار مهم است. توانمندسازی یک فرایند است که شامل اعتماد و باور به زیردستان است و به آن‌ها اجازه می‌دهد تصمیم‌گیری کنند و مسئولیت این تصمیمات را بر عهده بگیرند، و بدین‌وسیله از دانش، تجربه و انگیزه آن‌ها استفاده می‌کنند.

توانمندسازی در زمینه‌های سازمانی به معنای تقسیم قدرت با کارکنان، دادن خودمختاری به آن‌ها و پرورش خودکارآمدی‌شان است. این فقط به معنای مشارکت دادن کارکنان نیست، بلکه شامل تبدیل آن‌ها به عوامل فعال است که حس مالکیت و مسئولیت نسبت به اهداف سازمانی را دارند. توانمندسازی باید از رهبری سرچشمه بگیرد و بر ارزش‌ها، ارتقاء اعتماد و اعتماد به قابلیت‌های کارکنان مبتنی باشد.

در مقابل، مشارکت بیشتر بر حالات عاطفی و شناختی نسبت به کار تمرکز دارد، اما ممکن است بر اعطای قدرت تصمیم‌گیری تأکید نکند، که محور اصلی توانمندسازی است. در حالی که کارکنان توانمند به احتمال بیشتری ابتکار عمل نشان می‌دهند و نوآوری می‌کنند، زیرا احساس اعتماد و ارزشمندی می‌کنند، مشارکت به تنهایی ممکن است به اندازه کافی این رفتار فعال را تقویت نکند. توانمندسازی از رهبران می‌خواهد تا فرهنگی از اعتماد و حمایت ایجاد کنند که برای عملکردهای پایدار بسیار حیاتی است. تغییر به سمت مشارکت ممکن است تأکید بر این رفتارهای رهبری مهم را کاهش دهد.

اصطلاح “توانمندسازی” رویکرد جامع‌تری به مشارکت کارکنان را شامل می‌شود و بر خودمختاری، اعتماد و بهره‌برداری کامل از پتانسیل کارکنان تأکید دارد. در حالی که “مشارکت” مهم است، ممکن است به‌طور کامل عمق و وسعت توانمندسازی کارکنان را به تصویر نکشد. بنابراین، حفظ مفهوم توانمندسازی در چارچوب‌های سازمانی برای پرورش فرهنگ اعتماد، نوآوری و مسئولیت مشترک بسیار مهم است.

4) بهره‌گیری از فناوری دیجیتال جدید برای فعالیت‌های EFQM

مدل EFQM همواره بر سه عنصر کلیدی تأکید کرده است:

  1. یادگیری: به معنای فرایند بهبود مستمر از طریق کسب دانش و مهارت‌های جدید است.
  2. محک‌زنی: که به معنای مقایسه عملکرد و شیوه‌ها با بهترین‌های صنعت برای شناسایی زمینه‌های بهبود است.
  3. بهترین شیوه‌ها: که به معنای پیاده‌سازی روش‌ها و تکنیک‌های اثبات‌شده است که منجر به نتایج بهتر می‌شود.

گنجاندن معیارهای کیفی در کنار داده‌های کمی در مدل EFQM 2025 نشان‌دهنده پیشرفت چشمگیر در درک ادراکات ذینفعان است. با بهره‌گیری از تحلیل احساسات و یادگیری ماشینی، سازمان‌ها می‌توانند بینش‌های دقیق‌تری از نگرش‌ها و انتظارات ذینفعان به دست آورند. این عمق درک، استراتژی‌های پاسخگوتر و انطباق‌پذیرتری را امکان‌پذیر می‌کند که رضایت کلی ذینفعان را افزایش داده و روابط قوی‌تری ایجاد می‌کند. این ابزارهای تحلیلی پیشرفته همچنین بازخوردهای بلادرنگ را فراهم می‌کنند و به سازمان‌ها اجازه می‌دهند تا تنظیمات و بهبودهای به‌موقع انجام دهند.

تأکید بر تحول دیجیتال، داده‌های کلان و هوش مصنوعی در نسخه جدید، این سؤال را مطرح می‌کند که تا چه حد مدل EFQM می‌تواند این فناوری‌های مدرن را برای بهبود ابزارهای دیجیتال موجود خود مانند RADAR، Assessbase و سایر ابزارها یکپارچه کند. امروزه، توصیف وضعیت یک سازمان یک کار طولانی است که نیازمند منابع و زمان قابل‌توجهی است و به دلیل پیچیدگی سازمان و تنوع فرایندهایی که تحلیل‌های دقیق را چالش‌برانگیز می‌کند، دشوار است. قابل ذکر است که اعضای تیم EFQM معمولاً افرادی هستند که به‌طور فعال در پروژه‌ها یا ابتکارات کنونی کار می‌کنند و در فرایندهای سازمانی مشارکت دارند، که این کار بار اضافی بر کار روزمره آن‌ها وارد می‌کند.

ایجاد یک سیستم بهبود سازمانی مبتنی بر تجربیات، دانش و بهترین شیوه‌های دیگر سازمان‌ها می‌تواند از طریق تسهیل اجرا و نظارت بر فرایندهای بهبود به فعالیت‌های سازمان کمک کند و همچنین امکان سازگاری با نیازها و شرایط خاص سازمان مربوطه را فراهم کند. EFQM دارای یک پایگاه داده قدرتمند از اطلاعات و تجربیات است که می‌تواند برای ایجاد ابزارهای پیشرفته‌تر جهت حمایت از بهبود سازمانی مورد استفاده قرار گیرد. این ممکن است یکی از زمینه‌های کلیدی باشد که نیازمند بهبود بیشتر در فعالیت EFQM برای حمایت مؤثرتر از سازمان‌ها در تلاش آن‌ها برای دستیابی به برتری است.

5) وضوح در مقابل انعطاف‌پذیری

تکامل مدل EFQM از 2020 به 2025 بین وضوح و انعطاف‌پذیری در حال تعادل است. جزئیات و توضیحات بیشتر در مدل 2025 با هدف ارائه چارچوبی دقیق‌تر برای ارزیابی و بهبود عملکرد سازمان‌ها طراحی شده است. این می‌تواند به درک بهتر و اجرای مدل منجر شود و اثربخشی کلی آن را افزایش دهد.

از یک سو، معیارها و توضیحات دقیق‌تر به سازمان‌ها کمک می‌کند تا انتظارات را بهتر درک کنند. این می‌تواند ابهام را کاهش داده و استفاده‌ی سازگارتر در بین سازمان‌های مختلف را تضمین کند. دستورالعمل‌های واضح‌تر امکان ارزیابی دقیق‌تر خود و ارزیابی‌های خارجی را فراهم می‌آورد و به محک‌زنی قابل‌اعتمادتر منجر می‌شود. سازمان‌های جدیدی که به مدل EFQM می‌پیوندند، ممکن است با وضوح بیشتری که اضافه شده است، راحت‌تر آن را بپذیرند و اجرا کنند، زیرا دستورالعمل‌های دقیق به‌عنوان یک راهنمای جامع عمل می‌کنند.

از سوی دیگر، معیارهای تجویزی بیشتر می‌تواند سازمان‌ها را در رویکرد به نوآوری و حل مسئله منحصربه‌فرد محدود کند. ساختار سختگیرانه ممکن است توانایی آن‌ها را در تطبیق مدل با زمینه خاص خود محدود کند. چارچوب‌های دقیق می‌توانند به یک ذهنیت علامت‌گذاری تیک منجر شوند، جایی که تمرکز بر برآورده کردن معیارهای خاص است تا دنبال کردن بهبود واقعی و جامع. هرچه مدل خاص‌تر شود، اعمال آن به‌طور جهانی در بخش‌ها و زمینه‌های فرهنگی مختلف دشوارتر می‌شود. چیزی که در یک محیط کارآمد است ممکن است در دیگری چندان مؤثر نباشد.

در حالی که مدل EFQM 2025 طولانی‌تر است و وضوح و جزئیات بیشتری دارد، که در نتیجه مزایای قابل‌توجهی از نظر راهنمایی و سازگاری به همراه دارد، این تغییرات ممکن است با معایبی از نظر انعطاف‌پذیری و کاربرد جهانی همراه باشد. سازمان‌ها باید این تغییرات را با دقت مدیریت کنند و راهنمایی‌های ساختاریافته مدل را با نیازها و زمینه‌های منحصربه‌فرد خود متعادل کنند تا خلاقیت و نوآوری را در تلاش‌های مداوم بهبود خود حفظ کنند.

مدل EFQM 2025 نشان‌دهنده یک تکامل قابل‌توجه در تلاش برای برتری سازمانی است، با یکپارچه‌سازی چالش‌های معاصر مانند پایداری، تحول دیجیتال و مشارکت ذینفعان. این مدل رویکرد جامعی به مدیریت عملکرد ارائه می‌دهد و از فناوری‌های پیشرفته استفاده می‌کند و با چارچوب‌های جهانی مانند اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد (SDGs) هم‌راستا است. تغییرات معرفی شده، از جمله تمرکز قوی‌تر بر رهبری، مشارکت ذینفعان و مدیریت عملکرد چابک، به سازمان‌ها یک چارچوب قوی برای پیمایش پیچیدگی‌های محیط کسب‌وکار مدرن ارائه می‌دهد. با پرورش نوآوری، انطباق‌پذیری و تاب‌آوری، مدل EFQM 2025 تضمین می‌کند که سازمان‌ها نه‌تنها مجهز به برآوردن خواسته‌های فعلی هستند، بلکه برای چالش‌های آینده در یک جهان به‌طور فزاینده پویا نیز آماده هستند.

پیامدهای عملی تغییرات مدل EFQM

سازمان‌هایی که مدل EFQM 2025 را به کار می‌گیرند، ممکن است از مزایای شرح داده شده بهره‌مند شوند. گام‌های کلیدی شامل ادغام پایداری در برنامه‌ریزی استراتژیک و هم‌راستایی با اهداف توسعه پایدار سازمان ملل برای اطمینان از ایجاد ارزش بلندمدت و مسئولیت اجتماعی است. سپس، سازمان‌ها باید از هوش مصنوعی و تحلیل داده‌ها برای مدیریت عملکرد استفاده کنند تا نوآوری و کارایی را به جلو ببرند. در نهایت، سازمان‌ها باید فرهنگی فراگیر برای رشد و تقویت مشارکت ذینفعان تقویت کنند و اطمینان حاصل کنند که دیدگاه‌های متنوع در فرایندهای تصمیم‌گیری ادغام می‌شوند.

مسیرهای تحقیقاتی آینده برای توسعه مدل EFQM

مدل برای گنجاندن اصطلاحات مدرن مانند چابک بازنویسی شده است تا درک بهتری ایجاد کند. همچنین این مدل دقیق‌تر شده است و مزایا و معایب خود را دارد. بنابراین، تحقیقات آینده باید کاربرد عملی مدل در بخش‌ها و صنایع مختلف و تأثیر آن بر دستیابی به اهداف توسعه پایدار را بررسی کنند. علاوه بر این، بررسی یکپارچه‌سازی فناوری‌های نوظهور مانند بلاک‌چین، اینترنت اشیاء (IoT) و یادگیری ماشینی می‌تواند بینش‌های بیشتری برای افزایش اثربخشی مدل ارائه دهد. استفاده از این ابزارهای مدرن همچنین می‌تواند به بهبود مدل EFQM 2025 خود کمک کند و اجرای آن را آسان‌تر و سریع‌تر کند. به‌طور خاص:

  • هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی:
    استفاده از هوش مصنوعی برای ارزیابی سریع‌تر و پایش مستمر می‌تواند زمان و منابع مورد نیاز برای اجرا را کاهش دهد. هوش مصنوعی همچنین می‌تواند تحلیل‌های پیش‌بینی‌کننده برای پیش‌بینی چالش‌ها و فرصت‌ها ارائه دهد و در نتیجه مدل را بیشتر اصلاح کند.
  • تحلیل داده‌های کلان:
    استفاده از داده‌های کلان می‌تواند به جمع‌آوری بینش‌های جامع از فرآیندهای مختلف سازمانی کمک کند. این داده‌ها می‌توانند برای سفارشی‌سازی مدل EFQM استفاده شوند تا نیازهای خاص سازمان‌های مختلف را بهتر برآورده کنند و رویکردی متناسب‌تر ارائه دهند.
  • ابزارهای تحول دیجیتال:
    پلتفرم‌ها و ابزارهای دیجیتال می‌توانند اجرای مدل را با ارائه راه‌حل‌های یکپارچه برای پیگیری عملکرد، مشارکت ذینفعان و گزارش‌دهی تسهیل کنند. این ابزارها می‌توانند بازخورد و به‌روزرسانی‌های بلادرنگ ارائه دهند و کل فرایند را ساده کنند.
  • فناوری بلاک‌چین:
    اجرای بلاک‌چین برای مدیریت امن و شفاف داده‌ها می‌تواند اعتماد و پاسخگویی را در چارچوب EFQM افزایش دهد. این موضوع به‌ویژه می‌تواند برای پیگیری انطباق با اهداف توسعه پایدار، ESG و دیگر معیارهای عملکرد مفید باشد.

نتیجه‌گیری

مدل EFQM 2025 یک چارچوب تحول‌آفرین ارائه می‌دهد که به‌طور ماهرانه به نیازهای چشم‌انداز کسب‌وکار به‌سرعت در حال تغییر امروز پاسخ می‌دهد. با یکپارچه‌سازی پایداری، شیوه‌های پیشرفته فناوری، رهبری و تمرکز جدید بر مشارکت ذینفعان، این مدل یک نقشه راه جامع برای دستیابی به عملکرد پایدار فراهم می‌کند. این تحقیق چندین یافته کلیدی را در پاسخ به سؤالات پژوهشی نشان داده است:

  1. هم‌راستایی با چالش‌های معاصر:
    نیاز به هم‌راستایی بهتر با چالش‌های معاصر، از جمله پایداری و تحول دیجیتال، برای سازمان‌ها حیاتی است. این هم‌راستایی تاب‌آوری و رقابت‌پذیری استراتژیک بلندمدت را تقویت می‌کند، زیرا سازمان‌هایی که با خواسته‌های مدرن سازگار می‌شوند، می‌توانند بهتر ریسک‌ها را مدیریت کرده و به‌طور مؤثر نوآوری کنند.
  2. یکپارچه‌سازی فناوری‌های پیشرفته:
    یکپارچه‌سازی هوش مصنوعی و تحلیل داده‌ها در مدل EFQM 2025 می‌تواند مدیریت عملکرد نوآورانه و تغییرات تحول‌آفرین را تسهیل کند. این فناوری‌ها ممکن است به سازمان‌ها کمک کنند تا عملیات را ساده‌سازی کرده، تصمیم‌گیری را بهبود بخشند و در یک محیط کسب‌وکار پویا مزیت رقابتی خود را حفظ کنند.
  3. تأثیرات بر نتایج سازمانی:
    مدل جدید EFQM 2025 ممکن است سازگاری سازمانی، مشارکت ذینفعان و معیارهای عملکرد پایدار را در مقایسه با مدل‌های قبلی افزایش دهد. با تمرکز بر هر دو عملکرد استراتژیک و عملیاتی، مدل EFQM 2025 رویکردی متعادل برای دستیابی به موفقیت بلندمدت و کارایی فوری تضمین می‌کند.
5/5 - (2 امتیاز)

نویسنده

روزبه امیری

دکتری مهندسی صنایع دانشگاه علم و صنعت با بیش از 20 عنوان مقالات علمی و نشریات بین المللی و همچنین 15 سال سابقه کار در حوزه‌های مدیریت استراتژیک، تحقیق و توسعه، مدیریت دانش و تحول راهبردی.

نظر (1)

  1. یزدانی
    4 مهر , 1403 پاسخ

    به روز و کاربردی 🙏

نظر دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

راهنمای محصولات ناربن در حوزه جوایز تعالی و کیفیت

عنوان جایزه | مدل

اظهارنامه | مستندات

پرسشنامه خودارزیابی

ابزار تحلیل پرسشنامه

پروژه‌های بهبود

📌 جایزه ملی کیفیت ایران

برگزارکننده: سازمان ملی استاندارد
مدل: کیفیت جهان اسلام

اظهارنامه آماده سطح اهتمام
اظهارنامه سطح اشتهار/ تندیس

📌 جایزه ملی تعالی و پیشرفت

برگزارکننده: مرکز ملی تعالی و پیشرفت
مدل: تعالی EFQM 2013

اظهارنامه سطح گواهی تعهد
اظهارنامه سطح تقدیرنامه/ تندیس