
هر سال هزاران کتاب مدیریتی منتشر میشود. بدیهی است که نمیتوان همه این کتابها را مطالعه کرد ولی بهترین کتاب مدیریتی و کسب و کار تا مدتها پس از تاریخ انتشار، خوانندگان را جذب میکنند و طی سالهای متمادی بازخوردهای مثبتی دریافت میکنند.
در این مقاله به معرفی هفت کتاب مدیریتی از منظر نشریه Forbes میپردازیم که میتواند به مدیران، کارآفرینان و رهبران در هر سطحی و در تمام مراحل شغلی کمک کند.
فهرست مطالب
7 کتاب مدیریتی برتر از منظر نشریه Forbes به صورت زیر است:
1. سود و دیگر هیچ
کتاب سود و دیگر هیچ: معرفی یک سیستم ساده برای تبدیل هر کسب و کار از یک هیولای پول خوار به یک ماشین پولساز (2014) نوشته: مایک میکالوویتس، مترجم: علی نجار، انتشارات: آریاناقلم
صاحبان کسب و کارهای سودآور گاهی از این که میبینند پول تقریباً به همان سرعتی که وارد شده، از کسب و کار خارج میشود، تعجب میکنند. در این کتاب، سیستمی برای صاحبان کسب و کارهای کوچک معرفی میشود که میخواهند مسئولیت پول نقد خود را بر عهده بگیرند و کسب و کار خود را توسعه دهند.
نویسنده این کتاب در مصاحبهای در سال 2019 میگوید: «من میگویم، چگونه با پول کمتر میتوان به همان نتایجی برسیم که همیشه داشتیم یا حتی بهتر از آن؟ خارج از چارچوب فکر میکنم.»

2. افسانه کارآفرینی
کتاب افسانه کارآفرینی: چرا اغلب کسب و کارهای کوچک موفق نمیشوند و راه حل آن چیست؟ (1995) نوشته: مایکل گربر، مترجم: کاوش حسینتبار و مجید فیاضفر، انتشارات: نخبهسازان
کتاب افسانه کارآفرینی (ویرایش سال 1986) قبل از کتاب هفته کاری 4 ساعته بود. این عنوان در ابتدا من را فریب داد. کتاب گربر (افسانه کارآفرینی) درباره راهاندازی یک کسب و کار آنلاین نیست.
در این کتاب، گربر توضیح میدهد که چگونه صاحبان مشاغل یا کارآفرینان در هر سطحی میتوانند کسب و کاری را راهاندازی کنند که بدون دخالت آنها اداره شود. در بخشی از این کتاب مدیریتی آمده است که: « اگر کسب و کار شما به شخص شما بستگی دارد، شما صاحب کسب و کار نیستید، شما یک شغل دارید و این بدترین شغل دنیاست چون برای یک دیوانه کار میکنی!»

3. مدیر اثربخش
کتاب مدیر اثربخش: راهنمایی برای انجام کارهای درست (1966)، نوشته: پیتر دراکر، مترجم: فضل اله امینی، انتشارات فردا، فرا
توصیههای دراکر برای مدیران اجرایی که در سال 1966 منتشر شد، در دنیای امروزه نیز صدق میکند. این توصیهها به یک فرد پرمشغله کمک میکند تا در محل کار خود به عنوان یک مدیر کارهای بیشتری انجام دهد. به علاوه، این کتاب نحوه مدیریت و تسلط بر تفویض اختیار مؤثر را توضیح میدهد.
در بخشهایی از این کتاب آمده است: «تا زمانی که تعهد انجام نشود، فقط وعدهها و امیدها وجود دارد؛ آن هم بدون هیچ برنامهای» یا «مدیریت، کارها را درست انجام میدهد. رهبری کارهای درست را انجام میدهد.»
این کتاب مدیریتی کلاسیک به خوبی با مفاهیم کتاب بسیار کوتاهتر و خلاصهتر دراکر که توسط هاروارد در سال 2008 تحت عنوان «مدیریت کردن بر خود» منتشر شده است، انطباق دارد.

4. کار عمیق
کتاب کار عمیق: قوانینی برای تمرکز در دنیایی آشفته (2016)، نوشته: کال نیوپورت، مترجم: ناهید ملکی، نشر نوین
کار دانشی سخت است. فاقد مرزهای مشخص است و میتواند بیپایان باشد. علاوه بر این، بسیاری از ابزارها و خدمات از طریق پیامرسانیهای فوری، اعلانها و بازخوردهای بیپایان توجه ما را جلب میکنند.
این کتاب مدیریتی توضیح میدهد که با حواس پرتی چه باید کرد و چگونه باید روی پروژههای بلندمدت تمرکز کرد. این کتاب برخلاف بسیاری از کتابهای مدیریتی دیگر، حاوی توصیههای عملی برای افراد خلاق نیز میباشد.
در بخشی از این کتاب آمده است: «اگر تولید نکنید، پیشرفت نخواهید کرد.» مهم نیست که چقدر ماهر یا با استعداد هستید، حتماً این کتاب را بخوانید.

5. “جی تی دی” هنر بهرهوری بدون استرس
کتاب انجام کارها: هنر بهرهوری بدون استرس (2001)، نوشته: دیوید آلن، مترجم: علیاصغر هنرمند، نشر سرورکیان
این کتاب یکی از معروفترین کتابهای بهرهوری در سالهای اخیر است. کار آلن در دره سیلیکون نیز موفق شد. در این کتاب، چگونگی ایجاد سیستمی را توضیح میدهد که ایدهها را دریافت کند و بر روی موارد درست و در زمان مناسب کار کند. این نویسنده معتقد است که: «ذهن شما برای داشتن ایده است، نه نگه داشتن آنها».
آلن همچنین به مدیران و کارآفرینان پرمشغله توصیه میکند که هفته ای یک بار اولویتها و حجم کاری خود را مرور کنند. این تمرین که به عنوان مرور هفتگی شناخته میشود، به شما کمک میکند تا روی چیزهایی که در هفته پیشرو اهمیت دارد، تمرکز کنید.

6. انتخاب عالی
کتاب انتخاب عالی: عدم قطعیت، آشوب و شانس – چرا برخی شرکتها با وجود همه بحرانها باز هم جهش میکنند (2011)، نوشته: جیم کالینز و مورتن هنسن، مترجم: عهدیه عبادی، نشر هورمزد
میتوان گفت که تمامی کتابهای جیم کالینز شایسته قرار گرفتن در لیست کتاب مدیریتی عالی هستند. وی در معرفی شرکتهای بزرگ و تصمیمگیرندگان پشت سر آنها تبحر دارد.
برخی از شرکتهایی که در کتاب قدیمیتر او «از خوب به عالی (2001)» معرفی شدهاند، از آن زمان از بین رفتهاند و این عنوان را امروز مرتبطتر کرده است. اگر در مورد اداره یک کسب و کار بزرگتر جدی هستید، خواندن کتابهای کالینز الزامی است.
در این کتاب آمده است: «وقتی برتری عملیاتی را با نوآوری تلفیق میکنید، ارزش خلاقیت خود را چند برابر میکنید.»
این کتاب همچنین به خوبی با کتاب مدیریتی اخیر کالینز با عنوان «چرخاندن چرخ لنگر: مونوگرافی برای همراهی از خوب به عالی» (2019) که مربوط به کارهای خلاقانه است، انطباق دارد.

7. چهار اصل اجرای استراتژی
کتاب چهار اصل اجرای استراتژی: دستیابی به اهداف بسیار مهم شما (2012)، نوشته: کریس مکچزنی، شان کاوی و جیم هالینگ، مترجم: محمدحسین بیرامی، انتشارات دنیای اقتصاد
این کتاب شباهتهایی به کتاب هفت عادت مردمان مؤثر نوشته استفان آر. کاوی دارد. اما باید گفت که این کتاب برای خودش گوهر است. اگر این کتاب را بخوانید، درمییابید که چرا بیشتر مدیران و کارآفرینان برای اهداف خود که کنترل واقعی روی آنها ندارند، معیارهای با تأخیر تعیین میکنند. نویسنده همچنین توضیح میدهد که چرا بهتر است شاخصهایی را تعریف کنید که میتوانید بر آن تأثیر بگذارید تا شاخصهایی که بعد از واقعیت بوجود میآیند.

سخن آخر
در این مقاله، به معرفی هفت کتاب مدیریتی از منظر نشریه Forrbes پرداختیم. شما چه کتابهای دیگری را توصیه میکنید؟ در کامنتها برایمان بنویسید.
اگر این پست را دوست داشتید، پیشنهاد میکنم مقاله معرفی 10 کتاب درباره بهرهوری را هم ببینید.
منبع:

نویسنده
عطیه بورونی
دانش آموخته مقطع دکتری در رشته مهندسی صنایع گرایش تجزیه و تحلیل سیستمها با بیش از 20 عنوان مقاله در نشریات علمی و بین المللی در حوزههای مدیریت منابع انسانی، مدیریت دانش، مدیریت پروژه و بازاریابی