مربی‌گری کسب و کار

کاریزمای منفی: جنبه تاریک رهبری مبتنی بر کاریزما

اکثر افراد فکر می‌کنند که کاریزما به همان اندازه که برای ستارگان موسیقی یا مجریان تلویزیون حیاتی است، برای رهبران سازمان‌ها نیز امری لازم و ضروری می‌باشد و متأسفانه این گفته صحیح است! در عصر سیاست چند رسانه‌ای، رهبری معمولاً به شکل دیگری از سرگرمی تنزل می یابد و ایجاد جذابیت برای درگیر نگه داشتن مخاطب ضروری است. با این حال، مزایای کوتاه مدت کاریزمای مثبت اغلب با پیامدهای بلندمدت منفی آن (کاریزمای منفی) خنثی می‌شود.

کاریزمای مثبت چیست؟

کاریزما (Charisma) یک ویژگی شخصیتیِ قدرتمند است که به فرد توانایی جذب، تأثیرگذاری و الهام‌بخشی به دیگران را می‌دهد. این خصوصیت ترکیبی از مهارت‌های ارتباطی عالی، اعتماد به نفس، همدلی و توانایی ایجاد ارتباط عاطفی با دیگران است. افراد با کاریزمای مثبت معمولاً رهبران موفقی هستند که می‌توانند دیگران را برای دنبال کردن چشم‌اندازشان متقاعد کنند. آنها در برقراری ارتباط، حل تعارضات و ایجاد فضای مثبت در گروه‌ها تبحر دارند. کاریزما می‌تواند در زمینه‌های مختلف زندگی از جمله کسب و کار، سیاست، آموزش و روابط شخصی مفید باشد. با این حال، مهم است که این قدرت با اخلاق و مسئولیت‌پذیری همراه باشد تا از سوء استفاده جلوگیری شود. در نهایت، کاریزما می‌تواند ابزاری قدرتمند برای ایجاد تغییرات مثبت و الهام‌بخشی به دیگران برای رسیدن به پتانسیل کامل خود باشد.

کاریزمای منفی چیست؟

کاریزمای منفی به جذابیت یا تأثیرگذاری قوی‌ای اشاره دارد که به جای اینکه به سمت مثبت و سازنده باشد، به سمت منفی و مخرب می‌رود. افرادی که دارای کاریزمای منفی هستند، می‌توانند دیگران را به سوی رفتارهای نامطلوب، غیراخلاقی یا خطرناک هدایت کنند. در ادامه به جنبه‌های منفی و دلایل مهم برای مقابله با این کاریزما می‌پردازیم:

  1. کاریزما قضاوت را کمرنگ می کند: تنها سه راه برای تأثیرگذاری بر دیگران وجود دارد: زور، دلیل یا جذابیت. در حالی که زور و دلیل عقلانی هستند (حتی زمانی که ما را مجبور به انجام کاری می کنند، به دلیل خوبی اطاعت می کنیم) جذابیت چنین نیست. جذابیت مبتنی بر دستکاری عاطفی است و به این ترتیب، این توانایی را دارد که بر هر ارزیابی منطقی و سوگیری دیدگاه های ما غلبه کند. رهبران کاریزماتیک به جای عقل، بر جذابیت تأثیر می گذارند و وقتی جذابیتشان تمام می شود، تمایل دارند به زور برگردند.
  2. کاریزما اعتیادآور است: رهبرانی که می‌توانند پیروان خود را مجذوب خود کنند، به عشق خود معتاد می‌شوند. پس از پایان اثر اولیه ماه عسل، آن‌ها همچنان هوس محبوبیت بالایی دارند که آن‌ها را از اهداف واقعی خود منحرف می‌کند. از سوی دیگر، پیروان به کاریزمای رهبر معتاد می‌شوند و نمایش‌های پوپولیسم را تقویت می‌کنند و تصمیم‌های غیرمحبوب را به‌عنوان معامله‌شکن تلقی می‌کنند. نتیجه یک وابستگی متقابل است که هر دو بخش را به تحریف واقعیت تشویق می‌کند تا «بالا» خود را طولانی‌تر کند. به طور معمول، رهبران کاریزماتیک حتی پس از بیدار شدن پیروانشان در توهم باقی می‌مانند.
  3. کاریزما روان‌پریش‌ها را پنهان می کند: اگرچه برای کاریزماتیک بودن لازم نیست یک روان‌پریش باشید، اما بسیاری از آن‌ها جذاب هستند و دلیل اصلی این امر این است که جذابیت آن‌ها تمایلات ضداجتماعی آن‌ها را پنهان می‌کند، بنابراین آن‌ها موفق می‌شوند از آن فرار کنند. خودمحوری، فریبکاری، دستکاری و خودخواهی، پیشرفت‌های کلیدی شغلی در سیاست و مدیریت هستند، و بسیاری از رهبران با انگیزه مشکلات خود با اقتدار به اوج می رسند. اگر چه مسئول بودن پادزهر خوبی برای داشتن یک رئیس است، اما اگر نتوانید مدیریت شوید، احتمالاً نمی‌توانید دیگران را نیز مدیریت کنید.

  4. کاریزما موجب خودشیفتگی جمعی می‌شود: اگر فکر می‌کنید باراک اوباما کاریزماتیک است، از یک جمهوری‌خواه متوسط بپرسید. مردم فقط زمانی مجذوب دیگران می‌شوند که ارزش‌ها و اصول اصلی‌شان را با آن‌ها به اشتراک بگذارند. در همین راستا، کاریزما تسهیل‌گر خودبزرگ‌بینی ایدئولوژیک است: تحسین ما از کسی که باورهای ما را بیان می‌کند (معمولاً بهتر از آنچه خودمان قادر به انجامش هستیم) روشی اجتماعی پذیرفته شده برای دوست داشتن و تملق گفتن، نه تنها از خودمان، بلکه از “قبیله” ما (مثلاً دموکرات‌ها، جمهوری‌خواهان، محافظه‌کاران، لیبرال‌ها و غیره) است. به عبارت دیگر، اگر دیدگاه کسی با ما همسو نباشد، او را کاریزماتیک نمی‌یابیم، بنابراین تنها تغییری که رهبران کاریزماتیک می‌توانند به آن دست یابند، متحد کردن پیروان‌شان از طریق تبدیل هر یک از آن‌ها به نسخه‌ای رادیکال‌تر از خودشان است: تنها راه برای تعهد کامل به یک هدف، مخالفت کامل با دیگری است.

با وجود این خطرات، جنبه تاریک کاریزما (کاریزمای منفی) اغلب نادیده گرفته می‌شود. سیاست به ویژه در جهان غرب به شدت نیازمند یک پاکسازی از کاریزما است. در اینجا سه توصیه ساده برای ارتقاء به یک مدل رهبری منطقی‌تر و پاک‌تر ارائه می‌شود، حتی اگر این کار تماشای تلویزیون را کم‌جاذبه و تعداد بازدیدهای یوتیوب را کاهش دهد:

  1. انتخاب رهبران با استفاده از ابزارهای ارزیابی علمی تایید شده، به جای تکیه بر شهود. برای مثال، خودشیفته‌ها تمایل دارند در مصاحبه‌ها خوب عمل کنند و نمایش اعتماد به نفس اغلب با صلاحیت اشتباه گرفته می‌شود. از سوی دیگر، آزمون‌های روان‌سنجی قوی نقص‌های شخصیتی در رهبران آینده را شناسایی کرده و تخمینی قابل اعتماد از احتمال انحراف آن‌ها ارائه می‌دهند — برخلاف انسان‌ها، آزمون‌ها به جذابیت مصون هستند.
  2. محدود کردن مواجهه رسانه‌ای و زمان پخش؛ این موضوع حواس را پرت کرده و نامزدهای کاریزماتیک را باصلاحیت‌تر از آنچه واقعاً هستند نشان می‌دهد. محتوا می‌تواند به گونه‌ای تنظیم شود که گزارش‌ها را بیشتر بر اساس واقعیت و آموزش ارائه دهد. تفاوت اساسی بین یک بازیگر هالیوودی و یک رهبر سازمان وجود دارد، اما تصویر مدرن یک سیاستمدار سازمان این تفاوت را پنهان می‌کند.
  3. جستجوی استعدادهای پنهان — یعنی اجتناب از دام جذابیت. یک پارادوکس مدیریتی جهانی وجود دارد که طبق آن افرادی که به احتمال زیاد نردبان سازمانی را طی می‌کنند، به دلیل (نه علیرغم) ویژگی‌های شخصیتی‌ای که عملکرد آن‌ها به عنوان رهبر را تضعیف می‌کند، به این موفقیت می‌رسند.

به طور خلاصه، کاریزمای منفی منحرف‌کننده و مخرب است. فناوری و علم به ما این امکان را داده‌اند که بسیاری از اقدامات شانسی (مثل خرید، بازاریابی، روابط، استخدام و غیره) را سیستماتیک کنیم. یک نسخه بالغ‌تر و تکامل‌یافته‌تر از سازمان به پاکسازی از کاریزمای منفی نیاز خواهد داشت — رهبری یک بازی نیست.

منبع

The Dark Side of Charisma

4.8/5 - (6 امتیاز)

نویسنده

روزبه امیری

دکتری مهندسی صنایع دانشگاه علم و صنعت با بیش از 20 عنوان مقالات علمی و نشریات بین المللی و همچنین 15 سال سابقه کار در حوزه‌های مدیریت استراتژیک، تحقیق و توسعه، مدیریت دانش و تحول راهبردی.

نظر دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

راهنمای محصولات ناربن در حوزه جوایز تعالی و کیفیت

عنوان جایزه | مدل

اظهارنامه | مستندات

پرسشنامه خودارزیابی

ابزار تحلیل پرسشنامه

پروژه‌های بهبود

📌 جایزه ملی کیفیت ایران

برگزارکننده: سازمان ملی استاندارد
مدل: کیفیت جهان اسلام

اظهارنامه آماده سطح اهتمام
اظهارنامه سطح اشتهار/ تندیس

📌 جایزه ملی تعالی و پیشرفت

برگزارکننده: مرکز ملی تعالی و پیشرفت
مدل: تعالی EFQM 2013

اظهارنامه سطح گواهی تعهد
اظهارنامه سطح تقدیرنامه/ تندیس