مدلهای حاکمیت شرکتی بسیاری در جهان وجود دارد و در عین حال هیچ مدلی به عنوان بهترین مدل نیست. انتخاب یکی از مدلهای حاکمیت شرکتی برای یک شرکت نه تنها به اهداف، انگیزهها، مأموریت و زمینه کسب و کاری آن بستگی دارد، بلکه به چارچوبهای اقتصادی، قانونی، سیاسی و اجتماعی آن نیز بستگی دارد.
در این پست، به معرفی برخی مدلهای حاکمیت شرکتی رایج میپردازیم.
فهرست مطالب
مدل حاکمیت شرکتی انگلیسی-آمریکایی
این مدل در آمریکا و بریتانیا و براساس نظریه سهامداران شکل گرفته است و عموماً در کشورهای دیگر نیز بهکار گرفته میشود. این مدل با نامهای مختلفی مانند مدل آنگلو-آمریکا، آنگلوساکسون، سهامدار، مدل آمریکایی، مدل بازارمحور، مدل مبتنی بر سهام، مدل عامل اصلی، مدل خارجی و مدل مالی نیز شناخته میشود و یکی از رایجترین مدلهای حاکمیت شرکتی است.
نظریه سهامداران معتقد است که تعهد مدیران به حداکثر رساندن دارایی سهامداران است زیرا آنها (سهامداران) مالک هستند و حداکثر ریسک شرکت را متحمل میشوند. لذا این مدل، هیئت مدیره و سهامداران را به عنوان طرفهای کنترلکننده معرفی میکند و مدیران ارشد دارای اختیارات ثانویه هستند.
بیشتر شرکتها از طریق مدلهای حاکمیت شرکتی انگلیسی-آمریکایی، بر توانایی سهامداران برای اعمال کنترلهای عملیاتی و روزمره شرکت کنترلهای قانونی دارند. ساختار سرمایه و سهامداری در بازارهای انگلیس و آمریکا بسیار پراکنده است. به علاوه، نهادهای نظارتی، مانند کمیسیون بورس اوراق بهادار آمریکا به صراحت از سهامداران در برابر هیئت مدیره یا مدیران حمایت میکنند.
-
چک لیست حاکمیت شرکتی ناشران ثبت شده نزد سازمان بورس و اوراق بهادار (مصوب 18 مهر 1401) (فایل Word)
نمره 4.67 از 51.500.000 ریال
-
ابزار تجزیه و تحلیل صورتهای مالی (فایل excel)
نمره 4.67 از 54.000.000 ریال
-
پرسشنامه عارضه یابی سازمانی (فایل Word)
نمره 5.00 از 51.500.000 ریال
به دلیل تمرکز بیشتر بر منافع افراد حقیقی و سهامداران منفرد، این مدل معمولاً به عنوان مدل سهامداران شناخته میشود. از این رو، در کشورهایی که اکثر شرکتها از این مدل حاکمیتی پیروی میکنند، قدرت فردی بالاتری برای نگهداری سهام و سرمایهگذاری در بازارهای سرمایه وجود دارد. در نتیجه، پراکندگی سرمایه بیشتر است و یک نقشه ساختار یافته سهامداران وجود ندارد.
♦♦ برای آشنایی بیشتر با مفهوم حاکمیت شرکتی، مقاله حاکمیت شرکتی (راهبری شرکتی) چیست؟ را بخوانید.
مدل حاکمیت شرکتی قاره اروپا
مدل حاکمیت شرکتی اروپایی براساس دیدگاه ذینفعان شکل گرفته است. در کشورهای اروپایی مانند ایتالیا یا فرانسه، گروههای سهامدار درصد زیادی از تعداد کل سهامی را که به صورت عمومی معامله میشوند، در اختیار دارند و بیشتر سهام در اختیار شرکتهای خصوصی، پس از آن مؤسسات مالی و در رتبه آخر در اختیار افراد خصوصی است..
مدل اروپایی، یکی از مدلهای حاکمیت شرکتی است که اغلب با تئوری ذینفعان مرتبط میباشد، زیرا فرآیندهای تعاملی با سهامداران را جهت تقویت مشروعیت شرکتها برای انجام فعالیتهای کسب و کاری مهم میداند.
مدل حاکمیتی ژاپنی
مدل حاکمیت شرکتی ژاپنی از سایر مدلهای حاکمیت شرکتی متفاوتتر است. این مدل به عنوان مدل با هدایت بانک یا بانک محور مشهور است. این مدل مبتنی بر بانک نه تنها دیدگاه سهامداران را نشان میدهد، بلکه مقررات و نقش دخالتی دولت را نیز مهم میداند. الگوهای حاکمیتی تحت دو رابطه حقوقی غالب شکل میگیرد: 1) میان سهامداران، مشتریان، تأمینکنندگان، طلبکاران و اتحادیههای کارگری و 2) میان مدیران میانی و ارشد و سهامداران.
در مدل ژاپنی احساس مسئولیت مشترک و تعادل وجود دارد. واژه ژاپنی”keiretsu” برای این تعادل است که تقریباً به معنای وفاداری بین تأمین کنندگان و مشتریان است. در عمل، این تعادل به شکل حالت دفاعی و بی اعتمادی به روابط تجاری جدید و به نفع روابط قدیمی است.
قانونگذاران ژاپنی نقش بزرگی در سیاستهای شرکتی ایفا میکنند زیرا اغلب سهامداران اصلی شرکتها را مقامات ژاپنی تشکیل میدهند. بانکهای مرکزی و وزارت دارایی ژاپن روابط بین گروههای مختلف را بررسی میکنند و کنترل ضمنی بر مذاکرات دارند.
با توجه به ارتباط متقابل و تمرکز قدرت در میان بسیاری از شرکتها و بانکهای ژاپنی، تعجب آور نیست که شفافیت شرکتی در مدل ژاپنی وجود نداشته باشد. سرمایهگذاران فردی در مقایسه با نهادهای تجاری، دولت و اتحادیهها از اهمیت کمتری برخوردار هستند.
مدل راهبری شرکتی آلمانی
مدل آلمانی که گاهی از آن به عنوان مدلهای حاکمیت شرکتی قارهای یا مدل اروپایی یاد میشود، توسط دو گروه پیادهسازی میشود. شورای نظارت و هیئت اجرایی.
هیئت اجرایی مدیریت شرکت را بر عهده دارد. شورای نظارت، هیئت اجرایی را کنترل میکند. این شورا توسط کارکنان و سهامداران انتخاب میشود. دولت و منافع ملی نهادهای اثرگذار قوی در این مدل هستند و توجه زیادی به مسئولیت شرکت جهت نیل به اهداف دولت و بهبود جامعه میکند. بانکها نیز اغلب نقش پررنگی از نظر مالی و تصمیمگیری برای شرکتها ایفا میکنند.
مدل حاکمیت شرکتی آلمانی به طور قابل توجهی از مدل آنگلوساکسون، مدل اروپایی و مدل ژاپنی متفاوت است، حتی اگر تعداد کمی از مؤلفههای آن شبیه مدل ژاپنی باشند.
مدل آلمانی حاکمیت شرکتی به دلیل سه مؤلفه منحصر به فرد آن که دو جزء مربوط به تشکیل هیئت مدیره و یکی مربوط به حقوق سهامداران است، با سایر مدلهای حاکمیت شرکتی متفاوت است.
این مدل هیئتهای دو لایه با اعضای مجزا را توصیه میکند که در آن هیئت نظارت ترکیبی از نمایندگان کارگری یا کارمند و نمایندگان سهامداران است و هیئت مدیره کاملاً از افراد داخلی مانند مدیران شرکتها تشکیل شده است.
مدل حاکمیت شرکتی چین
مدل حاکمیت شرکتی چینی بر اساس مدلهای حاکمیت شرکتی آنگلوساکسون یا مدل بازار توسط دولت تعریف شده است. در سال 1996، دولت چین تصمیم گرفت تا مدل حاکمیت شرکتی خود را با نام «Zhuban Yinhang» یا بانک اصلی اجرا کند که ترکیبی از مدلهای ژاپنی و اروپایی است و به عنوان راهی برای بازسازی شرکتهای دولتی شناخته میشود.
در این مدل یک رابطه درست و صحیح در ساختار ایجاد میشود که از طریق آن مالک تمامی سرمایهگذاری خود را به هیئت مدیره واگذار میکند. هیئت مدیره به عنوان بالاترین مقام شرکت، میتواند هر تصمیمی اتخاذ کند و اختیار استخدام و اخراج، پاداش و مجازات را نیز دارد.
در مدل چینی، دولت نظارت قوی در این نوع از مدلهای حاکمیت شرکتی دارد و هیئت مدیره مرجع نهایی هر تصمیمگیری شرکتی و تدوین خطمشی داخلی است.
مدل راهبری شرکتی اسلامی
نظام بانکداری اسلامی مشابه تجارت اقتصادی سرمایهداری و سیستم بانکداری متعارف است و به سهامداران اجازه میدهد تا سود کسب کنند و حق حداکثرسازی ثروت خود را داشته باشند. با این حال، مدل حاکمیت شرکتی اسلامی، حقوق ذینفعان را برای ایجاد ثبات شرکتی، انصاف اجتماعی و اقتصادی، از طریق ساختار سازمانی اعتبار میبخشد. در این مدل از مدلهای حاکمیت شرکتی، ذینفعان میتوانند مستقیماً در فرآیند و ساختار سیستمهای حاکمیت شرکتی مشارکت کرده و با سهامداران برای حفظ منافع خود ارتباط برقرار کنند.
در الگوی حاکمیت شرکتی اسلامی، مدیران وظیفه امانتداری دارند تا کسب و کار را برای حفظ منافع همه ذینفعان پیش ببرند و ذینفعان این آزادی را دارند که در فعالیتهای سازمانی شرکت کنند. این امر موجب رفع تعارضات بین ذینفعان برای حفظ حقوقشان میشود.
کدام یک از مدلهای حاکمیت شرکتی مناسب است؟
در این پست به بررسی مدلهای حاکمیت شرکتی پرداختیم. نتایج این بررسیها نشان میدهد که محیط و ساختارهای شرکتی میتوانند به ماهیت متفاوتی داشته باشند، حتی زمانی که اهداف کسب و کاری جهانی باشد. به عبارت دیگر، تفاوت مدلهای حاکمیت شرکتی را میتوان در تمرکز آنها بر عوامل مختلف مشاهده کرد. مدل انگلیسی-آمریکایی (Anglo-US) بر بازار سهام متمرکز است. در حالی که برخی دیگر از مدلهای حاکمیت شرکتی بر بازارهای پولی، بانکی و اعتباری تمرکز دارند. مدل ژاپنی متمرکزترین و نامنعطفترین و مدل انگلیسی-آمریکایی پراکندهترین و انعطافپذیرترین است.
منبع: