در دنیای امروز که روز به روز جهانیتر است، مردم به مسائل عمده جهانی توجه بیشتری دارند. امروزه پایداری (Sustainability) یکی از این موضوعات حیاتی است و به تدریج در عمل و در بحثهای آموزشی در سراسر جهان در چند دهه گذشته توسط اندیشمندان برجسته شده است. شیوههای معاصر ما، از جمله افزایش بهره برداری از منابع انرژی تجدید ناپذیر و تولید بی رویه زباله به هر طریق ممکن، به عنوان خطرات بزرگی برای مفهوم توسعه پایدار ظاهر شده است. اگرچه ایده توسعه پایدار به طور جهانی پذیرفته شده است، اما از زمان پیدایش آن به سختی از یک مفهوم به کاربرد عملی پیشرفت کرده است. اغلب گفته می شود که «توسعه» همانطور که امروزه مورد نظر است، در طول دوران پس از جنگ جهانی دوم از طریق اشکال مختلف حرکت کرده است، نه لزوماً پیشرفت کرده باشد. با این حال، زوال زیست محیطی به واسطه توسعه جهانی و فشارهای اجتماعی، تمدن ها را در چند دهه گذشته تحت فشار شدید قرار داده است. جامعه جهانی اکنون مسئولیت بیشتری در اجرای اقدامات پایدار از خود نشان میدهد تا منابع طبیعی برای نسل های آینده حفظ گردد. نیاز به توسعه پایدار به طور جهانی در سپتامبر 2015 توسط شرکت کنندگان در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد.
-
پرسشنامه توسعه پایدار بر اساس مدل EFQM 2020 (فایل Word)
نمره 5.00 از 51.500.000 ریال
فهرست مطالب
بر اساس گزارش محققین، «توسعه پایدار توسعه ای است که نیازهای زمان حال را بدون به خطر انداختن توانایی نسل های آینده برای برآوردن نیازهای خود برآورده می کند». مؤسسه بینالمللی محیطزیست و توسعه (IIED) آن را به معنای وسیعتر بهعنوان «هدف یکپارچهسازی فعالیتهای اقتصادی با یکپارچگی زیستمحیطی، نگرانیهای اجتماعی و سیستمهای حکمرانی مؤثر، در عین به حداکثر رساندن سهم در رفاه نسل موجود، به اشتراک گذاشتن عادلانهتر، بازتعریف کرد. هزینه و فایده، بدون به خطر انداختن پتانسیل نسلهای آینده برای برآوردن نیازهایشان». به عبارت دیگر، پایداری پیشرفتی است برای حفاظت از پتانسیل موجود و آینده برای برآوردن نیازهای حیاتی انسان در محدوده اکولوژیکی و منابع سیاره زمین. بنابراین، هدف پایداری حفظ ظرفیت تحمل محیطی است. اصطلاحات «توسعه پایدار » و «پایداری » اغلب به جای یکدیگر در ادبیات استفاده می شوند. با این حال، برخی از نویسندگان استدلال می کنند که پایداری نشان دهنده یک پیشرفت است، در حالی که توسعه پایدار نشان دهنده وضعیت نهایی است. به عنوان مثال، از دیدگاه اکولوژیکی، پایداری بر جنبه زیست محیطی توسعه پایدار دلالت دارد. با این حال، تمایز از برخی محققین بیان می کند که توسعه پایدار با دولت و حکومت با رویکرد افزایشی مرتبط است، در حالی که پایداری با سازمان های غیردولتی (NGO) و محیط بانان دانشگاهی مرتبط است و بر توانایی انسان ها برای ادامه زندگی در داخل محدودیت های زیست محیطی تمرکز می کند.
بر اساس موارد ذکر شده:
«توسعه پایدار به معنای توسعهای است که نیازهای جاری جامعه را برآورده میکند بدون اینکه توانایی نسلهای آینده را برای برآورده کردن نیازهای خودشان را کاهش دهد. در واقع، توسعه پایدار به ایجاد یک معیار توازن بین جوانب اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی توسعه اشاره دارد تا نه تنها نیازهای فعلی افراد را تأمین کند بلکه منابع و محیط زیست را نیز برای نسلهای آینده حفظ کند.»
1. مفاهیم اساسی
مفهوم توسعه پایدار یا پایداری ریشههای خود را در گزارش کمیسیون بروندلند در سال 1987 یافت که در آن اولین تلاشها برای مرتبط کردن ثبات زیستمحیطی با موضوعات توسعه اقتصادی انجام شده بود. توسعه پایدار یک مفهوم چندوجهی و هنجاری است که در طول دهه 1970 به عنوان یک مفهوم متمرکز بر محیط زیست تکامل یافت، اما به تدریج تا دهه 2000 به یک مفهوم کامل اجتماعی و اقتصادی تبدیل شد. این مفهوم شامل فلسفههای برابری و وابستگی متقابل، نه تنها در میان نسلها، بلکه در میان ملتها و مردمان زمین است. این مفهوم همچنین آیندهنگری، میان رشتهای، مشارکت، یادگیری و سازگاری را برای توسعه محیطهای اجتماعی-فرهنگی، اجتماعی-اقتصادی و طبیعی که برای رفاه نژاد بشر و طبیعت حیاتی هستند، در بر میگیرد. برای درک بهتر این مفهوم، باید به دو ویژگی اصلی به شرح زیر توجه کنیم:
- “پایداری یک مفهوم مردم محور و مبتنی بر حفاظت است که بر توسعه استاندارد زندگی انسان با احترام به ظرفیت طبیعت برای تامین امکانات و منابع حیاتی دلالت دارد.”
- «توسعه پایدار یک مفهوم هنجاری است که نمونه استانداردهای تصمیم گیری و اقدامی است که باید مورد احترام قرار گیرد، زیرا «جامعه» برای ارضای نیازهای خود برای بقا و رفاه تلاش می کند.
اخیراً، مسائل توسعه پایدار باعث شده است تا جامعه جهانی فراتر از اقدامات طبقه بندی شده مرسوم نگرانی های زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی فکر کند و راه را برای یک ابزار پیشرفته و یکپارچه توسعه هموار کند. تصویر موضوعی در شکل زیر به طور مناسب ادغام و همکاری بین حوزه های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی پایداری را نشان می دهد.
مفهوم اجتماعی توسعه پایدار با هدف حفظ ثبات حوزه های اجتماعی و فرهنگی است. جامعه معاصر نیازمند ادغام ناهمگونی و چارچوب سیاستگذاری برای پایداری اجتماعی است. مفهوم توسعه پایدار از دیدگاه اقتصادی مبتنی بر ایده تولید حداکثر درآمد و در عین حال حفظ سرمایه مناسب است که در نهایت منافعی را به همراه دارد. مفهوم زیستمحیطی توسعه پایدار بر بقای سیستمهای بیولوژیکی متمرکز است که برای پایداری جهانی کل اکوسیستم حیاتی هستند. به جای حفظ وضعیت راکد، باید تلاش کرد تا توانایی متمایز چنین سیستم های بیولوژیکی برای سازگاری با تغییرات را تسریع کرد. به این ترتیب، توسعه پایدار مستلزم ادغام مدیریت زیستمحیطی، رشد اقتصادی و توسعه اجتماعی بهعنوان ستونهای پشتیبان و وابسته متقابل برای توسعه پایدار است. همچنین نیاز به رویکردهای چندجانبه از جمله دولتها، نهادهای غیردولتی، سازمانهای آموزش عالی و واحدهای تحقیق و توسعه برای رسیدگی به موضوعات توسعه وجود دارد.
مسائل مفهومی/تعریفی مرتبط با پایداری یا توسعه پایدار وجود دارد. بسیاری از محققین، پایداری و توسعه پایدار را به عنوان یک مفهوم گیج کننده و بحث برانگیز توصیف می کنند. پایداری و توسعه پایدار اغلب به عنوان مفاهیم پیچیده مورد انتقاد قرار می گیرند که به طور رضایت بخشی برای اهداف عملی قابل استفاده نیستند. برخی از محققین در مورد وجود معانی متعددی برای پایداری یا توسعه پایدار اظهار نظر کردهاند، زیرا مفهومسازی این اصطلاحات از دیدگاههای مختلفی مانند محیطزیست، جامعهشناسی، اقتصاد و غیره ناشی میشود که به جای پوشش کل نگر، بر مؤلفههای خاص و جزیی تأکید دارد. با این حال، برخی محققین به جای تلاش برای فرموله کردن یک توصیف «عمومی» از پایداری، برای تعریف زمینهمحور از توسعه پایدار اشاره کردند که برای موارد مختلف در یک قلمرو کاربردی خاص مناسب است. برعکس، سایر محققین خاطرنشان کردند که بسیاری از انتقادات در جهت نادرستی مورد توجه قرار گرفته است، زیرا منتقدان (1) در توجیه روابط متقابل بین زمان و مکان ناتوان هستند. و (ب) قادر به درک این موضوع نیستیم که عوارض واقعی به جای توصیف، بیشتر به پیشبینی مرتبط هستند. به طور خلاصه، استدلال ها دو موضوع مهم را به وجود می آورند: مسئله اول این است که «چه چیزی باید حفظ شود؟» و «به چه نوع توسعه ای نیاز داریم؟»، و دومی، موضوع زنده بودن «چه چیزی را می توان پایدار کرد؟» است. و همچنین “چه نوع سیستم هایی را می توانیم انتظار داشته باشیم؟” موضوع اول شامل ارزیابی اهداف جامعه مربوط به اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است، در حالی که موضوع دوم نیاز به دانستن نحوه کار سیستم های مختلف با یکدیگر و نحوه مدیریت موثر سیستم های متقابل دارد. در مقابل، مفهوم مورد مناقشه موضوعات پایداری، زمینه را برای درک بهتر پایداری یا توسعه پایدار از دیدگاههای پیچیده و میان رشتهای برای توسعه روشهایی برای پرداختن به مسائل امروزی فراهم میکند.
بنابراین، صرف نظر از ابهام ذاتی در مفهوم پایداری یا توسعه پایدار، اکنون به عنوان یک مفهوم جهانی غیرقابل تقلیل شناخته می شود که در آن مسائل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ابعاد متقابلی هستند که باید در یک چارچوب یکپارچه مورد بررسی قرار گیرند. پایداری یا توسعه پایدار، مسائل اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی گسترده ای را به غیر از موضوعات مفهومی/تعریفی که در پاراگراف قبل مورد بحث قرار گرفت، پوشش می دهد. تعدادی از مسائل و اقدامات برای کاهش آن در شکل زیر ارائه شده است. از زمان پیدایش، پایداری به سختی از یک مفهوم به عمل تبدیل شده است، زیرا وجود مسائل ذاتی متعدد با سه سیستم اصلی وجود دارد. در صورتی میتوان ساختار اساسی پایداری را با موفقیت ترسیم کرد که ما بتوانیم به نحوی صحیح این موضوعات را بیان کنیم و با هم به یک اجماع مناسب برسیم. با این حال، پرداختن به مسائل مرتبط با هر یک از اجزاء به صورت مجزا، بدون رسیدگی به مسائل سایر اجزا، اساساً به شکست ختم می شود. هر جزء از نظر فردی حیاتی است. بنابراین پرداختن به مسائل مرتبط با هر یک از مؤلفهها بهطور اجتنابناپذیری برای ریشهکن کردن عناصر ناپایداری از تمدن بشری الزامی است، زیرا عوامل ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند. به طور خلاصه، یک پیش نیاز برای حفظ تعادل کاملاً تعریف شده بین الزامات و منافع سه ستون پایداری است، به عنوان مثال. محیط زیست، اقتصاد و جامعه و اجتناب از تضاد بین آنها، به منظور دستیابی به اهداف پایداری یا توسعه پایدار.
2. چالشها و راهکارها
دستیابی به توسعه پایدار مستلزم اقدامات جهانی برای کمک به پیشرفت اقتصادی و اجتماعی و تقویت حفاظت از محیط زیست است. چندین عامل تعاملی اقتصادی، اجتماعی و محیطی نه تنها بر توسعه پایدار تأثیر می گذارند، بلکه موجودیت سیاره زمین را نیز به خطر می اندازند. جهان با چالش های آشکاری در حوزه های اصلی پایداری مواجه است، به عنوان مثال حوزههای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی.
چالش های غالب توسعه پایدار جهانی عبارتند از: رشد جمعیت، فقر، بدهی، بیماری، ناامنی غذایی، سوء تغذیه، بیکاری، نابرابری درآمد در داخل و بین کشورها، الگوهای مصرف و تولید ناپایدار، کاهش منابع طبیعی، تولید بیش از حد زباله، گرمایش جهانی، تخریب محیط زیست. ظرفیتهای نهادی ضعیف، زیرساختهای ضعیف و ناکافی، درگیریهای مسلحانه و غیره. برای رویارویی با این چالشها، استراتژیهای توسعه پایدار نیاز به اقدام محور و فراگیر برای رسیدگی به نیازهای فقیرترین، کاهش نابرابری، تشویق حفاظت از منابع طبیعی دارند. اطمينان از تسلط اقتصادي و غيره. پوشش جامع كل طيف چالش هاي پايدار همانطور كه در بالا ذكر شد مشكل است. با این حال، برجسته کردن تعدادی از چالش ها و راه حل های ضروری در شکل فوق ممکن است در توجیه موضوع مفید باشد.
3. سازگاری و تاب آوری
تاب آوری به معنای توانایی انسان، سازمان یا جامعه برای تحمل و مقابله با فشارها، استرسها، تغییرات و نوسانات در مواجهه با مخاطرات و چالشهاست. این مفهوم به نوعی انعطافپذیری در مقابله با مشکلات و شرایط دشوار اشاره دارد. تابآوری نه تنها به مقابله با مواقع سخت و ناگوار بلکه به بهرهگیری از آنها به عنوان فرصتها و بهبودی نیز اشاره دارد.
انطباق و انعطاف پذیری به موجودات زنده در بقای خود در یک جایگاه اکولوژیکی کمک می کند. سازگاری ممکن است به عنوان یک فرآیند تکاملی پویا نامیده شود که تناسب تکاملی موجودات را در محیط آنها تضمین می کند. در نتیجه، تغییرات متعددی ممکن است مربوط به مورفولوژی، فیزیولوژی یا رفتار ظاهر شود. انعطافپذیری ویژگیهای مورد نیاز برای سازگاری است و روشی ارجح برای دستیابی به پایداری اکوسیستم است. این نشان دهنده سطحی است که سیستم برای خود سازماندهی، یادگیری و سازگاری لازم است. انسان ها برای بقای خود به اکوسیستم ها وابسته هستند و در نتیجه به طور مداوم بر آنها تأثیر می گذارند. تاب آوری ویژگی چنین سیستم های اجتماعی- اکولوژیکی مرتبط است. این سیستم به احتمال زیاد قادر است با افزایش انعطاف پذیری، اختلالات ناگهانی را بدون فروپاشی تحمل کند. یکی از اهداف اصلی سازگاری و تاب آوری کاهش آسیب پذیری جوامع بوم شناختی در برابر بلایای طبیعی و مخاطرات مرتبط با آب و هوا و سرعت بخشیدن به بهبود آنها است. ویژگیهای اصلی تابآوری شامل ظرفیت تطبیقی، پایداری و تغییرپذیری است. این ویژگی ها برای مقاومت سیستم در برابر فروپاشی و حفظ عملکردهای مهم زیست محیطی مورد نیاز است. پویایی سازگاری را می توان با چرخه تطبیقی که نشان دهنده الگوی طبیعی تغییرات در یک اکوسیستم است، به خوبی درک کرد.
این چرخه تطبیقی شامل چهار مرحله مجزا است:
- رشد (r)
- حفاظت (K)
- سقوط (Ω)
- سازماندهی مجدد (α)
شکل زیر نمایش شماتیک چرخه تطبیقی را نشان می دهد که انتقال بین چهار فاز (r، K، Ω، α) را در یک موضوع خاص نشان می دهد.
دو انتقال عمده در چرخه تطبیقی به نمایش گذاشته شده است: (1) از رشد به حفاظت (آهسته و طولانی) و (2) از فروپاشی به سازماندهی مجدد (سریع و کوتاه). در نتیجه، جوامع آشفته با ایجاد الگوها و توزیع مجدد منابع در سراسر سیستم، دستخوش نوسازی خود به خودی می شوند. در طول مرحله “r” چرخه، سیستم اخیراً آشفته شروع به جذب منابع موجود می کند و رشد شتابزده را تجربه می کند.
به دلیل اتصالات ناپایدار اجزا با سیستم، کنترل کلی ضعیف است و موفقیت به توانایی سازگاری با شرایط مختلف بستگی دارد. سرعت رشد در مرحله “K” به دلیل انباشت و جداسازی منابع کاهش می یابد و منجر به افزایش اتصال اجزا با سیستم می شود. در طول فاز “Ω”، یک اختلال اخیر باعث ایجاد لرزش در سیستم می شود. اتصالات از بین می روند که بر پایداری و عملکرد سیستم تأثیر می گذارد. در نتیجه منابع انباشته آزاد می شوند و سیستم از بین می رود. این سیستم به طور گسترده ای برای سازماندهی مجدد در طول مرحله “α” باز است. از دست دادن منابع به حداقل می رسد تا بتوان آنها را برای فاز “r” در دسترس قرار داد. توانایی سازماندهی مجدد اکوسیستم آشفته را می توان با افزایش ظرفیت سازگاری افزایش داد.
محققین عوامل حیاتی متعدد مورد نیاز برای مقابله با پویایی منابع طبیعی را شناسایی کرد: (1) یادگیری زندگی با تغییر و عدم اطمینان. (2) پرورش تنوع برای تاب آوری؛ (3) جمع آوری دانش برای یادگیری. و (4) ایجاد چشماندازهایی برای خودسازماندهی که منجر به پایداری اجتماعی-اکولوژیکی میشود. چندین جنبه در تحقیقات برای نشان دادن اشکال مختلف تاب آوری پیشنهاد شده است. این اشکال عبارتند از (1) “تاب آوری پایدار” نسبت به ظرفیت مقاومت در برابر آسیب پذیری کنترل نشده درست پس از یک اختلال. (2) “تاب آوری پیشرو” با تمرکز بر رویکرد پیش بینی و کل نگر با هدف اهداف بلند مدت. و (3) “تاب آوری اقلیمی” با تمرکز بر سازگاری و کاهش اثرات تغییرات آب و هوا. اخیراً محققین مفهوم “تاب آوری پایدار” یا “تاب آوری پایدار” را پیشنهاد کردند. این مفهوم مبتنی بر ادغام شبکههای تکنولوژیکی با شبکههای اجتماعی و زیست محیطی، از جمله کاهش کوتاه مدت تا بلند مدت بود. محققین همچنین بیان کردند که سیاستهای انعطافپذیری واکنشی، کوتاهمدت و محدود برای مقابله با تنوع مرتبط با توسعه بلندمدت مناسب نیستند.
4. دیدگاههای مختلف به توسعه پایدار
دیدگاههای اقتصادی، اکولوژیکی، اجتماعی، فناوری و سیستمی از توسعه پایداری باید درک شوند تا عملکرد اجزای طبیعی مانند اکوسیستم، تنوع زیستی و غیره را به ساختار و عملکرد اجزای انسانی مرتبط مانند سیستمهای اقتصادی-اجتماعی و غیره مرتبط کنیم.
4.1 دیدگاه اقتصادی به توسعه پایدار
تمام فعالیت های اقتصادی وابسته به منابع طبیعی تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر است که توسط محیط زیست تأمین می شود. نرخ فرسودگی ذخایر منابع طبیعی عمدتاً تحت تأثیر کمبود موجودی است که در نهایت بر قیمت آن تأثیر می گذارد. حتی منابع تجدیدپذیر نیز میتوانند به دلیل نرخ بالای استخراج بدون در نظر گرفتن محدودیتهای بازآفرینی منبع، تخلیه شوند. شناسایی و اجرای حلقههای بازخورد بین سیستمهای طبیعی و اقتصادی میتواند بر در دسترس بودن منابع پایدار و بهرهوری اقتصادی تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، تعرفههای اعطایی بیشتر باعث میشود که شرکتها منابع طبیعی را بهطور ناپایدار استخراج کنند، در نتیجه برای نسلهای آینده یک منبع کاهش یافته است، در حالی که منابع با چندین منبع جایگزین بهطور پایدار مورد استفاده قرار میگیرند، همانطور که اقتصاددانان پیشنهاد میکنند زمانی که قیمتهای ناشی از کمبود در حال افزایش است، مصرف از یک منبع به منبع دیگر منتقل شوند.
4.2 دیدگاه اکولوژیکی به توسعه پایدار
دیدگاه اکولوژیکی به توسعه پایدار به طور یکپارچه توانایی اکوسیستم ها را برای مقاومت در برابر تغییرات محیطی و حفظ ظرفیت خود برای عملکرد عادی در شرایط محیطی تغییر یافته و همچنین ویژگی های تکاملی افزایش یافته مبتنی بر تنوع ژنتیکی گونه های سازنده برای سازگاری با تغییرات محیطی را ضروری می کند. تنوع گونهها و تعاملات بین آنها از رقابت گرفته تا همزیستی نقش حیاتی در حفظ ثبات و بهرهوری محیطهای اکولوژیکی دارد. با این حال، از دست دادن تنوع زیستی ناشی از فعالیت های انسانی به دلیل برداشت بیش از حد و آسیب زیستگاه طبیعی، در نهایت ظرفیت تکاملی اکوسیستم ها را با تضعیف توانایی آنها برای سازگاری با محیط های متغیر تحت تاثیر قرار می دهد. ویژگیهای مشخصه اکوسیستمهای پیچیده عمدتاً توسط پویایی درونی آنها مانند جمعیت گونهها و اختلالات خارجی از جمله منابع طبیعی و انسانی کنترل میشود. میزان اختلالی که یک اکوسیستم قبل از نشان دادن تغییر در ویژگیهای مشخصه تحمل میکند به انعطافپذیری سیستم در برابر اختلال بستگی دارد. با این حال، اکوسیستمها معمولاً تغییرات زیادی را بهطور طبیعی تجربه میکنند و تغییراتی را در عملکردها و خدماتی که جوامع بشری تحت این وضعیتهای در حال گذار از آنها بهره میبرند، ایجاد میکنند. حفظ و احیای تنوع زیستی در اکوسیستم ها برای تحقق اکولوژی پایدار بسیار ضروری است.
4.3 دیدگاه اجتماعی به توسعه پایدار
سیستم های اجتماعی باید تعامل بین انسان ها و سیستم های بیولوژیکی را به عنوان شاخصی از دستیابی به پایداری منعکس کنند. به عنوان مثال، اهلی کردن حیوانات و گیاهان با تضمین مازاد مواد غذایی، جمع آوری و انتشار ثروت و ادغام مناطق کوچکتر به مناطق بزرگتر منجر به تکثیر جمعیت انسانی شد. اساساً، شبکه غذایی کنترل شده با واسطه اهلی سازی به تسلط انسان و غنای منابع کمک کرد. بنابراین، منابع غذایی اهلی به طور قابل توجهی تحت تأثیر اقتصاد جامعه قرار می گیرند، در حالی که منابع غیر خانگی بیشتر تحت تأثیر سیستم های حقوقی و سیاسی جامعه هستند. بنابراین، جامعه انسانی با دستکاری شبکه غذایی به نفع گونه های اهلی و اختصاص بخش قابل توجهی از منابع به زیرساخت های اجتماعی، پایداری را تحت تأثیر قرار می دهد.
4.4 دیدگاه تکنولوژیکی به توسعه پایدار
فنآوریها در دسترس بودن منابع جدید یا افزایش دسترسی به منابع موجود برای بشر از محیط زیست را تسهیل میکنند و در نتیجه نقش کلیدی در توسعه پایدار ایفا میکنند. با این حال، رویه های مربوط به استفاده از فناوری یا ساخت خود فناوری اغلب اثرات منفی زیست محیطی دارند. بنابراین، فنآوریهای جدید باید با در نظر گرفتن مزایای اجتماعی-اقتصادی و اثرات نامطلوب زیستمحیطی آنها ارزیابی شوند. از نقطه نظر پایداری، توسعه فناوری باید بهبود کارایی و استفاده بهتر از منابع را تضمین کند. با این حال، فنآوریهای کارآمد و تأثیر کمتر بر محیطزیست اغلب منجر به استفاده کمتر یا بهتر از معیارهای منابع نمیشوند و بنابراین ممکن است به دستیابی به پایداری کمکی نکنند. در واقع، گاهی اوقات، در دسترس بودن فناوریها منجر به افزایش آلودگی و استفاده از منابع میشود، فقط به دلیل عدم تداخل سیستمهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با اهداف پایداری. بنابراین، نه تنها فناوریها، بلکه سیستمهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که در آن فعالیت میکنند نیز باید برای تحقق پایداری کاملاً درک شوند.
4.5 دیدگاه سیستمی به توسعه پایدار
پایداری معمولاً یکی از ویژگیهای زیرسیستمها نیست، بلکه از ویژگیهای سیستم بهعنوان یک کل است، زیرا اجزای سازنده سیستم، یکدیگر را حفظ میکنند، و یک سیستم نمیتواند پایدار باشد مگر اینکه زیرسیستمها به شیوهای هماهنگ عمل کنند. هر سیستمی در محدوده های معین، پایدار است و خارج از آن شرایط مرزی پایدار نیست. دو نوع انحراف از شرایط پایدار به نامهای خود تصحیحکننده و غیرخوداصلاحکننده نشاندهنده توسعه احتمالی شرایط فاجعهبار است. درک پایداری آیندهنگر سیستم یک کار بسیار چالشبرانگیز است، زیرا درک کل سیستم، که معمولاً شامل طیف گستردهای از رشتهها است، بسیار دشوار است و بیشتر اصول مربوط به رشته خاص هستند. بنابراین، اصول روشهای ارزیابی جهانی مورد نیاز است که برای تمام طیف سیستمها و زیرسیستمها قابل اجرا باشد تا پایداری آیندهنگر یک سیستم محقق شود.
4.6 دیدگاه یکپارچه به توسعه پایدار
توسعه فناوری یک شمشیر دولبه است که می تواند مشکلات زیست محیطی متعددی ایجاد کند و همچنین می تواند آنها را حل کند. فناوریهای باستانی هنوز پابرجا هستند و در بخشهای اصلی تسلط دارند. با این حال، فن آوری های جدید با خروجی بهبود یافته که از نظر زیست محیطی پایدار هستند در حال ظهور هستند. هیچ محدودیتی برای توسعه فناوری برای استفاده بهینه از منابع طبیعی موجود وجود ندارد. در نتیجه، انتشار زباله های مضر کاهش می یابد و منابع تجدید ناپذیر طولانی تر دوام خواهند آورد و آینده خدمات زیست محیطی را تضمین می کنند. در دسترس بودن منابع طبیعی یکی از محدودیتهای اصلی برای تسریع رشد اقتصادی است، اما پیشرفت علمی و فناوری ممکن است تا حدی بر بحران مرتبط غلبه کند. شکست در خدمات اکوسیستم مستلزم مداخلات اصلاحی خاصی توسط سیاستگذاران است. از بین رفتن خدمات اکوسیستمی ممکن است به دلیل آلودگی محیطی باشد که بر درآمد سرانه و در نتیجه رشد اقتصادی تأثیر می گذارد. با افزایش رشد اقتصادی (درآمد سرانه)، تخریب محیط زیست تا حدی افزایش می یابد. پس از آن، کیفیت محیطی شروع به بهبود می کند. منحنی زیست محیطی کوزنتس نشان دهنده تخریب و بهبود متعاقب آن محیط زیست در فرآیند توسعه اقتصاد است. در مراحل اولیه رشد اقتصادی، تخریب محیط زیست به دلیل عادات سازش ناپذیر مردم نسبت به توسعه، برجسته است. با این حال، پس از دستیابی به سطحی از توسعه اقتصادی، ذینفعان حساستر شده و آماده میشوند تا هزینههای بهبود کیفیت محیطی را متحمل شوند. در نتیجه، نوآوریهای نهادی برای بازگرداندن خدمات زیستمحیطی و بهبود بهرهوری برای رفاه عمومی مهم میشوند. توسعه اقتصادی و توسعه انرژی ارتباط تنگاتنگی دارند. سوختهای فسیلی بیشتر نیاز تجاری انرژی را برآورده میکنند. در نتیجه انتشار گازهای گلخانه ای در هنگام سوزاندن باعث ایجاد مشکلات زیست محیطی جهانی می شود و اعتقاد بر این است که این فرآیند ناپایدار است. اثرات نامطلوب زیست محیطی را می توان با کاهش وابستگی به سوخت های فسیلی، افزایش کارایی مصرف انرژی و بررسی گزینه های انرژی پاک و سبز به حداقل رساند. انرژی سبز جایگزین بهتری را ارائه می دهد، اما پتانسیل آن برای پیاده سازی به عنوان یک گزینه مناسب برای برآوردن تقاضای انرژی تجاری هنوز کشف نشده است. نشست زمین در ریو در سال 1992 چهار ستون اصلی را شناسایی کرد که برای ارائه کیفیت خوب زندگی و محیط زیست سالم ضروری است:
- ترویج استفاده کارآمد از انرژی و غلبه بر وابستگی
- حفاظت و به حداقل رساندن تأثیرات بر محیط زیست
- بهبود توسعه اقتصادی ملی با استفاده از فناوری
- بهبود کیفیت زندگی برای جامعه
پایداری اقتصادی شامل معیارهای رشد، توسعه و بهره وری است که به توسعه متعارف منجر می شود. بر روی مفاد نهاده های فیزیکی در سیستم تولید تمرکز دارد. پایداری محیطی، معیارهای مربوط به خدمات اکوسیستمی را جذب می کند و فرض می کند که سرمایه طبیعی باید برای حفظ نهاده های اقتصادی با کاهش نرخ استخراج منابع طبیعی حفظ شود. پایداری اجتماعی شامل معیارهای متعددی است که نیازمند حفظ محیط زیست از طریق رشد اقتصادی پایدار است. یکی از اهداف اصلی پایداری اجتماعی کاهش فقر است. رفاه جامعه و نحوه استفاده جامعه از منابع طبیعی با یکدیگر مرتبط هستند و با استفاده از یک مدل مفهومی قابل تبیین هستند. محققین یک مدل مفهومی سیستم را اتخاذ کردند که از ویژگی های مختلف پایداری سیستم برای این هدف استفاده می کرد. دیدگاه سیستمی به درک رابطه موقعیتی هر توسعه در زمینه سیستم های محیطی و اجتماعی بزرگتر کمک می کند. این همچنین وابستگی خروجی های سیستم را بر اساس ورودی ها و سایر ویژگی های مرتبط توضیح می دهد.
5. اهداف توسعه پایدار
اهداف توسعه پایدار (SDGs) که به عنوان اهداف جهانی نیز شناخته می شود، در سال 2015 توسط سازمان ملل متحد به عنوان یک فراخوان جهانی برای اقدام برای پایان دادن به فقر، حفاظت از کره زمین و تضمین اینکه تا سال 2030 همه مردم از صلح و رفاه برخوردار شوند، تصویب شد. 17 هدف توسعه پایدار یکپارچه هستند و آنها تشخیص می دهند که اقدام در یک حوزه بر نتایج در حوزه های دیگر تأثیر می گذارد و توسعه باید پایداری اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی را متعادل کند. کشورهای جهان متعهد شدهاند که پیشرفت را برای کسانی که عقبتر هستند در اولویت قرار دهند. اهداف توسعه پایدار برای پایان دادن به فقر، گرسنگی، ایدز و تبعیض علیه زنان و دختران طراحی شده است و همچنین کسب خلاقیت، دانش، فناوری و منابع مالی همه جامعه برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار در هر زمینه ای ضروری است.
- فقرزدایی: پایان فقر در تمام ابعاد، توجه به توازن فقر و رفاه در سطح جهان.
- ریشهکنی گرسنگی: تضمین دسترسی به تغذیه مناسب، بهبود سلامت و مبارزه با بیماریها.
- سلامت مطلوب و رفاه: تضمین زندگی سالم اطمینان و رفاه برای همگان در تمامی سنین
- آموزش با کیفیت: دسترسی آزاد به آموزش پایه و فراهم کردن شرایط برابر برای آموزش در تمام افراد.
- برابری جنسیتی: ایجاد تساوی بین زنان و مردان در زمینههای اقتصادی و اجتماعی.
- آب سالم و تأسیسات بهداشتی: تضمین دسترسی همگانی به آب تمیز و بهرهوری منابع آب.
- انرژی پاک و قابل دسترسی: توسعه انرژی پایدار و دسترسی همگانی به انرژی.
- شغل مناسب و رشد اقتصادی: ایجاد اشتغال، رشد اقتصادی مستدام و توجه به فرصتهای اقتصادی برابر.
- صنعت، نوآوری و زیرساخت: توسعه صنعت پایدار، نوآوری و ارتقاء زیرساختها.
- کاهش نابرابریها: کاهش تفاوتهای اقتصادی و اجتماعی بین کشورها و درون کشورها.
- شهرها و جوامع پایدار: توسعه شهرهای پایدار و سازگار با محیط زیست.
- تولید و مصرف مسئولانه: توسعه مصرف و تولید پایدار و کاهش آثار منفی بر محیط زیست.
- اقدام برای اقلیم: حفاظت از اقیانوسها، دریاها و منابع آب شیرین.
- زندگی زیر آب: حفاظت از زیرزمین و استفاده مناسب و بهینه از منابع آبهای شیرین.
- زندگی روی زمین: مدیریت بهینه و حفاظت از زمین و مقابله با کاهش تنوع زیستی.
- صلح، عدالت و نهادهای توانمند: ترویج صلح و عدالت و ایجاد نظام قضائی موثر و شفاف.
- مشارکت برای آرمانها: تقویت مشارکتهای جهانی برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار.
6. جمع بندی
مفهوم پایداری یا توسعه پایدار اساساً در مورد رفاه انسان و روابط آنها با طبیعت در چارچوبی است که عدم تعادل طبیعت-جامعه می تواند ثبات اقتصادی و اجتماعی را مرعوب کند. همانطور که در این مطلب تحلیل گردید، مفهوم توسعه پایدار به دلیل ماهیت در حال تغییر آن در طول سال ها نمی تواند با یک تعریف جهانی تعریف شود. این مفهوم اساساً یک مفهوم هنجاری چند وجهی است که ابعاد اجتماعی، اکولوژیکی و اقتصادی را یکپارچه می کند. جامعه جهانی به دلیل رشد جمعیت، کاهش منابع تجدید ناپذیر انرژی، تخریب محیط زیست، فقر، تولید بیش از حد زباله و غیره با چالش های جدی در حوزه های اصلی پایداری مواجه است. چند چالش ضروری و راه حل های احتمالی پوشش داده شده است. در این فصل جنبه سازگاری و انعطاف پذیری پایداری مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. سازگاری بر اقدامات محلی متمرکز است در حالی که تاب آوری پایداری را به عنوان نتیجه ایجاد می کند. در نهایت، برای پیوند دادن فرآیندهای عملکرد اکوسیستم به ساختار و عملکرد سیستمهای اجتماعی، دیدگاههای اقتصادی، اکولوژیکی، اجتماعی، فناوری و سیستمی پایداری بررسی و مورد بحث قرار میگیرند. در این فصل نتیجهگیری میشود که دستیابی به توسعه پایدار مستلزم رویکردی جامع و تعریف و رعایت مسئولیت اجتماعی است که عملیات هماهنگ بین حوزههای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی را تضمین میکند.